قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

روایتی دیگر از وجه تسمیه قاضی جهان

روایتی دیگر از وجه تسمیه قاضی جهان

از دکتر  حسن – م . جعفرزاده    

قچاغان یا قاچاغان/قاضی جهان/:Qəçəğan – Qaçağan

روستا به حالات مختلف نوشته و تلفظ می شود اما می توان گفت که غالب استعمال این اسم بین مردم و از جمله اهالی به حالات فوق است.

واژه"قاضی جهان" در فرهنگ معین یافت نگردید و در دهخدا جز اشاره به نام و موقعیتش شرحی بر این اسم موجود  نیست. دکتر  حسن – م . جعفرزاده

 فرهنگ ارک:اسم این روستا را "قتجاهان" ذکر کرده و "قاضی جهان" را اسم مجعول و ساختگی  می داند. 

نظریه مولف فرهنگ "ارک" (اسماعیل جعفرزاده): قاضی جهان تغییر یافته کلمه «کاسی جان» است. که مفهوم آن «منطقه کاسی ها» است.

فرهنگ اسامی روستاهای آذربایجانشرقی: به صورت قازی جاهان آورده است. قاز = بلندی که  قازیجا معنی "نسبتاً بلند" دارد + هان = آن =سرزمین  در کل به معنی "مکان نسبتاً بلند" است.

نظریه جواد مفرد کهلان: نامبرده در جایی ضمن شرح بر اسم توفارقان (البته بر واژه  دهخوارقان) از "قاتجاغان" نیز یاد می کند:

« نام دهخوارگان را به صورت داخرقان و دخرقان هم ذکر کرده اند. این نام مرکب از جزء اوستایی دا (ذا) یعنی ساختن و دادن و پیشکش کردن و آماده کردن آیین دینی است و جزء خور (خوار) که در لفظ می خواری و شرابخواری (شرابخوری) به کار رفته است و علامت گان که پسوند نسبت یا به معنی مکان است. نام آذری توفارگان به معنی محل منسوب به تفاله انگور است (که لابد بعد از تهیه آب انگور) بدست می آمده است. آذرشهر دارای باغ های انگور فراوانی است. نام نخیرخان(محل شکار) که آن را به دهخوارگان نسبت می دهند متعلق به قصبه مجاور آن قاضی جهان (گاسی گیان= منطقه پر گیاه) بوده است. به نظر می رسد قصبه هایی که در ایران به نام خوارگان معروف بوده و هستند، محل تهیه شراب انگور بوده اند.»!!؟

مولف:اسم این روستا را به صور مختلف نوشته اند مثل:

قاچاغان – قچه غان - قتجاغان – قاتجاغان - قتجاهان

 این روستا در تلفظ اغلب مردم "قچاغان" است که حرف"غ" خیلی نرم اَدا می شود و در تلفظ بعضی از مردم منطقه به خوبی قابل ردیابی است - آنچه که از اسامی دیگر اماکن مختلف منطقه می توان استنباط کرد مثل اسامی "ماماغان - گوگان- توفارقان" پسوند موجود در"قچاغان" و "آخی جاغان" نیز حالات مختلف  از عنصر"قان" است که نه تنها در  اسامی چندین شهر و روستای منطقه  دیده می شود  بلکه در آذربایجان به وفور می توان مشاهده کرد مثل: وایقان, ورزقان,گرگان, بازرگان, زنگان چادقان(چادگان) (از توابع فریدن اصفهان که عموم اهالی ترک می باشد),خرقان, رازقان, قاراغان و... که همگی بلاد ترک نشین می باشند. جواد مفرد کهلان

این اسم از دو جزء "قچا" +"غان" ="قاچاغان" تشکیل شده است.

الف. قچا: "قاچا" یا همان "قچه"=کل(گوساله  قوی و نیرومند)

ب.غان: پسوند توپونیم ساز"- غان -ğan  ","قان-qan  " (در ترکی قاراخانی)، "گان - gan"، "- خان -xan " (در ترکی باستان)، "- که ­ ن -kən " (در ترکی باستان) و مشتقات آنها (قاناqana ، کانkan ، جانcan ، وانvan ,واناvana، انan ، ...) نشان دهنده جا، مکان و محل های جغرافیائی(برای توضیح مفصل به بخش توضیح گوگان یا توفارقان و یا ممقان رجوع شود)

نتیجه: مکان قاچا, مکان قچه= که مراد سرزمین نیرومندان و توانگران(ولایت قدرتمندان و جوانمردان)

*عموماً اغلب مردم منطقه این دو روستای اخیر یعنی "آخی جان" و "قاتجاغان" را به نوعی دوقلوی هم و برادر هم می دانند.با این نگاه  عموماً  بایستی  معانی این دو اسم را به نوعی مترادف یا مکمل هم دانست که  در دو نظریه اخیر به نوعی  مترادف باهم هستند. 

*** ایتمیولوژی اسامی محلات و روستاهای منطقه ی آذرشهر بخش اول 

نوشته شده توسط دکتر حسن– م.جعفرزاده 

نظرات 1 + ارسال نظر
اوزرا 21 خرداد 1400 ساعت 18:29

کرمان یا کیرمان، یک کلمه ی تورکی است.وسیله ایی گلوله مانند است.که در نخ ریسی استفاده می شود.و مثل یک وزنه از نخ های پشمی آویزان می شود.کرمان با کرمانج.و کرمان شاه هم خانواده است..کرمان و هر کلمه ایی مان داشته باشد.تورکی است.مثل قهرمان.یامان.دومان.دودمان.پیمان.بیمان(ننگ بیگ)ارمنی(ارمان=ننگ قهرمان،کارهایی که انجام دادنش برای قهرمانان ننگ است.مثل قتل عام خوجالی)سلقه سهمان.ایلمان.سامان.دامان(دامن).اورمان(جنگل جمع ش اورامانات).گمان.مامان.کمان.جومان(جومانچی)هومان(هومن).آرمان.خرمان(خرمن).نریمان.فریمان.........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد