ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
اصطلاحات ترکی رایج در قاضی جهان
آرخ(جوی): مجرای آب در بستر نهر یا چشمه را گویند.
قنوو(کانال): مجرای بتونی آب را گویند.
گول(استخر): هر گاه آب چشمه ای کم باشد و برای آبیاری کافی نباشد آن را در استخر ذخیره نموده وسپس بین کشاورزان بصورت حقابه تقسیم می کنند.
قویی(چاه): از طریق کندن چاه به آبهای زیرزمینی دسترسی پیدا می کنند.
زینه: بالا آمدن آب چشمه ها و چاهها بواسطه آب شدن برف کوهها را گویند.
چای(رودخانه): محل گذر سیلاب فصلی و دائمی را گویند.
کوشن(مزرعه بزرگ): پاره زمینهای پیرامون روستاها که زیر کشت باشد را گویند.
گونی(آفتاب گیر): جبهه رو به خورشید را گویند.
قوزی و کولگه لیه(سایه گیر): جبهه پشت به خورشید را گویند.
آغ یـل(باد سفید): بادی که از سمت غـرب روستا می وزد و مژده روزهای سرسبز بهاری را در اسفند ماه می دهد.
مه یل(باد مه): با وزیدن این باد در فصل بهار و تابستان از شرق و شمال شرق باعث بارش ابرها می شود.
ایاز: آسمان بدون ابر و شبهای پرستاره زمستان را گویند.
دولی: تگرگ و دانه های یخ که از آسمان می بارد.
قورولوق: خشکسالی را گویند.
بورکی: هوای گرم ابری و شرجی که احتمال بارندگی بدنبال آن وجود دارد.
یارپوز(پونه): جوشانیده آن برای درمان سرفه و دردسینه مفید است.
گووزوبان(گاوزبان): جوشانیده آن برای درمان سرماخوردگی و کاستن تب و لرز مفید است.
بیزوشا(بارهنگ): جوشانده آن با نبات و شکر جهت دردسینه و سرفه مفید است.
یاندیران اوت(گزنه): دارای برگهای دندانه دار بوده و در کنار جویبارها می روید که سبب سوزش پوست بدن و خارش می گردد و عصاره جوشانده آن برای درمان قندخون و دیابت مفید است.
شووران(خاکشیر): برای درمان گرمازدگی و رفع عطش در تابستان و همچنین درمان یبوست مفید است.
کاسنی: عرق آن برای رفع تب و حررات بدن مؤثر است.
اوزرلیک(اسپند): خاصیت ضدعفونی کننده هوا را دارد.
لیسان آیی(ماه نیسان): ماه اردیبهشت را گویند که در این مدت باران مفید، مزارع را سیراب می سازد از 25 فروردین تا 25 اردیبهشت را نیز می گویند.
آغلار گولر آیی(ماه گریه و خنده): ماه فروردین را گویند.
قیرخ بش(چهل و پنج روز از بهار گذشته): اگر کشاورزان این فاصله زمانی را بدون خطر و ضرر گذراندند و باران مفید بارید و به عبارتی محصولات دچار سرمازدگی نشدند مردم معتقدند که به یاری خدا سال پر برکتی خواهد شد.
قوراپیشین آی(ماه غوره پزان): مرداد ماه که ماه رسیدن غوره انگور است.
خزل آیی(ماه برگ ریزان): ماه مهر و آبان را گویند.
قورس آیی(ماه قوس): آذر ماه را گویند. می گویند اگر در این ماه بـرف آمد زمستانی طولانی و ســرد می شود.
بیوک چلّه: چهل روز اول زمستان را گویند.
بالا چله: از روز چهلم تا شصتم زمستان را گویند.
باتمان(من): مقدار زمینی که قدرت بارآوردن و کاشت یک من (5 کیلو)بذر و تخم را داشته باشد. مساحت چنین زمینی تقریباً 157 متر است.
پوط: یک پوط برابر 380/16 کیلوگرم است (اصطلاح روسی است)
چرک(چارک): یک چهارم یک من معادل 1250گرم است.
گیروانکا: معادل 400 گرم است.
یوک(بار): حداکثر وزنی است که یک چهار پای باربر بتواند آن را بدون خسته شدن به میزان یک منزل کوهستانی حمل کند تقریباً 20 من می باشد.
خالوار(خروار):500 کیلوگرم را گویند.
قریش(وجب): طول آن از نوک انگشت کوچک تا نوک انگشت شست در حالیکه دست کاملاً باز باشد.
آرشین:120 سانتی متر را یک آرشین گویند.
آدام بویی(قد انسان): طول قامت یک انسان معمولی درحدود 180 سانتیمتررا گویند.
آغاج(فرسنگ): 6 کیلومتر را گویند.
آددیم(قدم): یک گام کشیده از پاشنه عقب پا تا نوک انگشت پای جلو را گویند.
اولچی(اندازه): ظرف حلبی یا مسی برای اندازه گیری اجناس را گویند.
اووج(کف دست): مقدار گندم یا آردی که در یک کف دست در حالیکه انگشتان بهم چسبیده و کف دست باز باشد جای می گیرد.
حزیر(تخمین): اندازه و معیار تشخیص چشم و فکر و تخمین انسان در یک سطح گسترده و فضای باز مثلاً محصول یک مزرعه گندم یا باغ میوه را گویند.
وره زن: میدان وسیعی که بعضی از کالاها نظیر پشم،گندم،لپه و خشکبار را در سطح آن پهن می کنند.
خلچه(قالیچه): فرش کوچک را گویند.