ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
مراسم تجلیل از خانواده معظم شهید جعفر عبدلی قاضی جهانی
در آخرین روز هفته دفاع مقدس حجتالاسلام سید مهدی اصل نژادی، آقای نظری رئیس اداره حراست و آقای فرهاد ملاپور فرمانده پایگاه مقاومت شهید داروئیان با حضور در منزل شهید جعفر عبدلی قاضی جهانی با خانواده این شهید والامقام دیدار و گفتوگو کردند.
حجه الاسلام سید اصل نژادی در این دیدار با تجلیل از صبر، ایثار و فداکاریهای خانواده معظم شهدا ، جانبازان و ایثارگران، گفتند: خانواده شهدا، فرزندان برومند خود را در زمانی که کشور به آنها نیاز داشت در راه اسلام و انقلاب تقدیم کردند و این اجری بی پایان در نزد خداوند متعال خواهد داشت.
درباره فرمانده شهید جعفر عبدلی قاضی جهانی
جعفر عبدلی فرزند محمد در تاریخ 6/6/1334 دیده به جهان گشود. وی مسئول هسته مقاومت بسیج ، مسئول مخابرات و کتابخانه شهید بهشتی قاضی جهان بود که در تاریخ 25/9/61 به جبهه های حق علیه باطل اعزام و در تاریخ 17/11/61 در عملیات مقدماتی والفجر در جنوب فکه توسط دشمن بعثی زخمی و سپس به درجه رفیع شهادت نایل گشت.
در قسمتی از وصیت نامه آن شهید می خوانیم :
« تنها سفارش بنده به برادران حزب الهی این است که از این انقلاب اسلامی و از رهبر آگاه و روشن دل خود پشتیبانی کنید و پایگاه را خالی نگذارید و هرقدر توان دارید با مردم رفتار و برخورد اسلامی داشته باشید چون ما که خود را سرباز اسلام می دانیم لذا در عمل باید نشان دهیم ».
در میان خاطرات و نوشته های فرمانده شهید جعفر عبدلی که در تاریخ 26/10/61 نگاشته شده به مطالب زیر بر می خوریم:
«امروز یکشنبه 26/10/61 می باشد. خداوندا مرا ببخش که نتوانستم کار نیکی انجام دهم همیشه از مسرفین و گناهکاران بودم امّا می دانم تو رحمان و رحیم هستی و کرم و عفو تو بزرگتر از آن است که بتوان با قلم وصف نمود .
سخنرانی ها و آموزش های مداوم نشان می دهد که حمله نزدیک است و باز می دانیم این آموزشها و سلاح ها هیچ اند و فقط یاور و نگهدار ما الله می باشد و اوست که با دشمنانش با غضب رفتار می کندو با دوستانش مهربان و همچنین می دانیم که فرماندهی اصلی جبهه ها بدست آقـا حضرت امام زمان (عـج) می باشـد و انشـاء الله پیروزی نزدیــک است ... خداوندا تـو خود می دانـی که مـن بـرای چه بـه جبهــه آمده ام ... همیشه حسین حسین می گفتم و حالا موقعش رسیده است که به ندای حسین لبیک گویم و به جهاد با دشمنان اسلام برخیزم .
خداوندا قدمهای مرا در نابود کردن باطل، استوار و محکم و برایمانم بیفزای ...
خداوندا این بنده ذلیل با زبان بسته و باجان بی دست و پا کاری از دستش بر نمی آید و اعتراف می کنم که به جز جان که تمام سرمایه ام می باشد چیزی ندارم که آنهم صاحبش تو هستی و من هم در راه دین محمدی (ص) و تداوم انقلاب به میدان کارزار می روم و بدینوسیله این امانت را به صاحبش پس می دهم
بلی جان چه باشدکه نثار قدم دوست کنم این متاعی است که هر بی سرو پایی دارد».