قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

قاضی جهان و انقلاب مشروطیت

v     قاضی جهان و انقلاب مشروطیت

 

                                          Image hosting by TinyPic

 

 

     در جنبش مشروطه، آذرشهر سنگر بزرگی برای مبارزان مشروطیت به حساب می آمد و در ضمن گذرگاه آزادیخواهان، مشروطه طلبان و روشنفکران و علما و تجار به عتبات عالیات هم بود. این راه بارها توسط صمدخان شجاع الدوله حاکم مراغه بسته شد و تنها دلاوران و مردان مبارز و قهرمان خطه دهخوارقان و از جان گذشتگی اینان بود که صمدخان شجاع الدوله را شکست داده و راه را برای عبور آزادی خواهان به عتبات عالیات باز نمودند.

     در ایـن دوره از اتفاقــات در قاضی جهـان سنـدی نداریم، از چگونگی شرکت مردم در قیام عمومی مشروطه طلبی بـی خبـر هستیم. بنابه قول معروف جائیکه سند نیست تاریخ وجود ندارد و احوال مردم قاضی جهان در این برهه از زمان تاریک است و اخباریکه در آن نشان از همیاری و همکاری مردم  با مشروطه خواهان کشور را به اثبات برساند وجود ندارد و اصولاً عوامل استبداد با تلاش مذبوحانه از نشر و سرایت اخبار انقلاب مشروطیت به شهرها و روستاها جلوگیری می کردند و در این کار نیز تا حدودی موفقیتهایی کسب نموده بودند. ولـی آنچه که بطور پراکنده و در گویش افراد سالخورده به چشم می خورد نشان از آن دارد که  قاضی جهان به دلیل قرار گرفتن در مسیر گوگان به آذرشهر و به دلیل قرار گرفتن در جاده اصلی گذر زائران به عتبات عالیات و به دلیل واقع شدن در مسیر راه مجاهدان مشروطیت همواره مورد توجه عابران قرار گرفته و در آذرشهر یکی از سه نقطه عمده در مشروطیت طلبی محسوب می گردید. از شخصیت های برجسته ای که در بحبوحه انقلاب و جنبش مشروطه و جنبش آزادیخــواهی و مبارزه با استبداد بــودند می توان از حاج علی اصغر محمدی قاضی جهانی نام برد که یکی از مسئولین و رهبران پنجگانه مشروطیت در آذرشهر به حساب می آمد.

     آقای حاج محمد تقی جورابچی یکی از تجار معروف آذربایجان که با وقایع دوران مشروطیت معاصر بوده قسمتی از مشاهدات خود را از آن ایام برای نسلهای آتی به یادگار گذاشته است و سازمان نشر تاریخ ایران مجموعه ای تحت عنوان "حرفی از هزاران کاندر عبارت آمد" انتشار داده است که در سطور زیر بخشی از آنها در ارتباط با گوگان و دهخوارقان می باشد:

     « مجاهدین با مقداری سواری حاج صمد خان وارد مراغه شده، آقا میر کریم و... از مراغه بیرون آمده و به قریه عجب شیر می روند. به تبریز خبر می رسد که این جور شد. از تبریز قدری استمداد و سواره به گوگان  می فرستند که آقا میرکریم را و قلعه بان باشی را دستگیر کنند. صمد خان سوار جمع نموده در عجب شیر با مجاهدین دعوا می کند. تعدادی به قتل می رسند مجاهدین از عجب شیر به گوگان می آیند و تعدادی به دهخوارقان می روند... صمدخان در اوایل ذیحجه از مراغه حرکت میکند به گوگان در آنجا دو سه روز با مجاهدین دعوا می کند. اهل گوگان نیز دفاع جانانه می کنند. سواره صمدخان وارد گوگان می شود. از دهخـوارقـان هم مجاهدیـن فرار می کنند. افـراد صمدخـان به گوگان و دهخوارقان آمدند و هر که مشروطه خواه بود از اهل آنجا بعضی ها را کشتند و بعضی ها را حبس و جریمه نمودند. بعد از چند روز صمد خان سواره می فرستد دهات اطراف را می گیرند و نمی گذارند آذوقه به شهر بیاورند...».

مرحوم میرزا اسدالله محمّدی نقل می کرد که شجاع الدوله زمانی که در تعقیب مشروطه خواهان بود مأموری را به اتفاق ده سوار جهت جلب پدرم مرحوم حاج علی اصغر و انتقال وی به قراملک تبریز محل استقـرار نیروهای تحت امـرش ارسال می دارد موقعـی که سـواران و مأموران صمدخـان به قاضی جهان می رسند به اتفاق پدرم در مسجد جامع قاضی جهان بودیم. سربازان و سواران پس از جست و جوی روستا عصر همان روز پدرم را در مسجد جامع یافتند. از آنجایی که پدرم  از افراد متمول و صاحب نفوذ منطقه  و فرد صاحب نامی بود بنا به تقاضای پدرم ،مأموران صمدخان در منزلمان شب را به روز نموده و با 60 تومان پولی که به نماینده سواران داده شده بود قرار بر این گذاشته بودند تا پدرم را صبح زود بدون هیچ گونه کم احترامی و بدون هیچ گونه دستبندی تا آذرشهر  همراهی نمایند. پس از ورود پدرم به آذرشهر جهت انتقال به سردرود و از آنجا به قراملک، بزرگان و ریش سفیدان آذرشهر با دادن 200 تومان به نماینده سواران و فرستادن این پول به شجاع الدوله بدینوسیله از وی می خواهند تا از تصمیم خود صرفنظر کرده و از خون حاج علی اصغر بگذرد و بدینوسیله این قائله خاتمه می یابد.

 

صمدخان چه کسی بود؟

 

                                                                 صمد خان  (نفر وسط)

 

 

     حاج صمدخان شجاع الدوله رئیس ایل مقدم مراغه که در سال 1325 هـ .ق به حکومت ساوجبلاغ مکری (مهاباد)منصوب و به سرکوبی اکراد مأمور می گردد. چون در این مأموریت موفق نمی گردد با ترک محل مأموریت و فرار از منطقــه به تهران می رود. ایـن عنصر ضد مشروطه در دوره استبداد صغیر از طرف محمدعلی شاه قاجار به لقب شجاع الدوله ملقب و به محاصره تبریز مأمور می گردد. این مرد خونخوار با اعدام و شکنجه صدها نفر از آزادیخواهان در صدد برانداختن اساس مشروطیت بود و با این تلاش مذبوحانه فصل خونینی را در تاریخ آذربایجان به وجود آورد. صمدخان بالاخره در جنگی که در برابر مجاهدان ایرانی و سپاه عثمانی در ساوجبلاغ در گرفته بود شکست خورده و به روسیه گریخت و پس از چندی در اثر سرطان در تفلیس از دنیا رفت.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد