قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

گفت‌وگوی خانوادگی با عبدالوحیدجعفرزاده قاضی جهانی، قاری بین‌المللی قرآن کریم

گفتگوی خانوادگی با استاد حاج عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی 

قاری بین المللی قرآن کریم  

استاد عبدالوحیدجعفرزاده قاضی جهانی، قاری بین‌المللی قرآن کریم

هر چه دارم از قرآن دارم  

 آمدیم که قیمتی زندگی کنیم نه اینکه به هر قمیتی زندگی کنیم  

عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی، قاری بین‌المللی قرآن کریم و کارشناس اداره‌کل تشکل‌های دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی تا به حال برای اجرای برنامه قرائت قرآن کریم سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف دنیا کرده است و آن طور که خودش می‌گوید همه چیزش را از قرآن دارد. همه اتفاق‌های مهم زندگی او از ازدواج گرفته تا وارد شدنش به سازمان به نوعی به قرآن مربوط بوده است. حالا او  شغل، زندگی و خانواده‌ای دارد که قرآن پایه و اساس همه آنهاست. با عبدالوحید جعفرزاده و خانواده قرآنی‌اش گفت‌وگوی صمیمانه‌ای انجام داده‌ایم که خواندنش لذت‌بخش است.  

چه شد که وارد سازمان تبلیغات اسلامی شدید؟

تا قبل از سال 1367 در بازار تهران مشغول کار بودم تا این که به دعوت از استاد عزیزم آقای سیدمحسن خدام‌حسینی که آن موقع رئیس دارالقرآن بود، وارد این مؤسسه قرآنی شدم. ایشان در همان سال از تعدادی از قاریان قرآن کریم دعوت به همکاری در دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی کرده بود که من هم از جمله آن‌ها بودم. به هر حال تنها به خاطر علاقه‌ای که به قرآن داشتم دعوت استاد را پذیرفتم. بازار تهران را که کسب و کار خوبی هم برایم محسوب می‌شد، رها کردم و وارد دارالقرآن شدم. همان موقع استاد خدام‌حسینی به من گفت که در سازمان از حقوق آنچنانی خبری نیست، در حالی که شما در بازار کسب و کار خوبی دارید، پس اگر نمی‌خواهید به سازمان بیایید رودربایستی نکنید.  

در بازار تهران به چه کاری مشغول بودید؟

در بازار عباس‌آباد تهران یک تولیدی جوراب داشتیم.  

آن زمان چه قدر حقوق از سازمان دریافت می‌کردید؟

حقوقمان بسیار ناچیز بود. ماهی حدود 3 هزار تومان حقوق دریافت می‌کردیم، در حالی که در همان زمان کارمندان ادارات دیگر تا ماهی 10 هزار تومان و بیشتر هم حقوق می‌گرفتند. البته همین جا بگویم هیچ گاه سال‌های فعالیت خود در دارالقرآن را جزء عمرم حساب نمی‌کنم. دوره فعالیت من در دارالقرآن زیباترین دوره زندگی من بود. هرگز آن فضا و آن انگیزه و آن شور و نشاط را فراموش نمی‌کنم.  

به نظر شما الان هم در دارالقرآن همین شور و نشاط وجود دارد؟

خوب، بسیاری از آن افراد الان دیگر در دارالقرآن نیستند. البته فضای جامعه و نگاه مردم هم الان نسبت به آن موقع خیلی تفاوت کرده است. یادم هست آن موقع بعضی از بچه‌ها تا پاسی از شب سخت کار می‌کردند و حقوق اضافه‌کاری هم نمی‌گرفتند. حتی بعضی‌ها نصف آن مقدار اندک حقوق دریافتی خود را روی میز مدیرکل می‌گذاشتند و می‌گفتند شاید ما کم‌کاری کرده باشیم و این پول حلال نباشد. وقتی الان فکرش را می‌کنم می‌بینم که چقدر آن پول برای ما برکت داشت.  

چرا از دارالقرآن جدا و وارد بدنه سازمان شدید؟

همان‌طور که گفتم آمدن من به سازمان تبلیغات اسلامی فقط به واسطه فعالیت‌های قرآنی‌ام بود. بعد از رفتن استاد خدام‌حسینی از دارالقرآن در سال 72 بعضی از دوستان ما با ایشان همراه شدند، بعضی در دارالقرآن باقی ماندند و بعضی دیگر هم مثل خود من وارد بخش‌های دیگر سازمان شدند. خوشبختانه از وقتی که آقای خواجوی مسئولیت دارالقرآن را به عهده گرفتند از استاد خدام‌حسینی برای حضور دوباره در این سازمان دعوت کردند و ایشان هم‌اکنون مسئولیت معاونت پژوهش‌های قرآنی سازمان دارالقرآن الکریم را به عهده دارند. استاد خدام‌حسینی یکی از پدیدآورندگان موج بزرگ قرآنی در کشور بعد از انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند و حق زیادی بر گردن من و خیلی از قاریان دیگر قرآن دارند.  

بعد از دارالقرآن در چه بخش‌های دیگری از سازمان مشغول فعالیت شدید؟

بعد از دارالقرآن در دفتر کل ارتباطات سازمان مستقر شدم که مربوط به حوزه استان‌ها می‌شد. از سال 81 تا حالا هم به عنوان کارشناس در اداره‌کل تشکل‌های دینی و مراکز فرهنگی سازمان مشغول فعالیت هستم.   

اگر به سازمان تبلیغات اسلامی نمی‌آمدید، دوست داشتید چه شغل دیگری را برای خود انتخاب کنید؟

چون بیشتر اقوام نزدیک من در بازار فعالیت می‌کنند قاعدتاً اگر به سازمان نمی‌آمدم الان غرق در گیر و دار فعالیت‌های تجاری بازار بودم.  

ورود به سازمان چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟

همان‌طور که گفتم بعضی از سال‌های فعالیتم در سازمان از زیباترین سال‌های عمر من بوده است. البته در برهه‌هایی از زمان هم متأسفانه آنطور که باید نتوانستم از فعالیت خود در آن لذت ببرم.  

چند سال دیگر بازنشسته می‌شوید؟ دوست دارید بعد از بازنشستگی به چه کاری مشغول شوید؟

سابقه کاری من در سازمان 22 سال است و اگر مشمول قانون جدید شوم با 25 سال سابقه کاری بازنشسته خواهم شد. بعد از بازنشستگی هم با تجربیاتی که در سازمان کسب کرده‌ام قصد دارم وارد حوزه آموزش شوم.  

منظورتان آموزش قرآن است؟

نه صرفاً آموزش قرآن. سعی می‌کنم در حوزه‌های دیگر آموزش هم فعالیت کنم. به آموزش مهارت‌های زندگی علاقه زیادی دارم و دوست دارم بعد از بازنشستگی به طور حرفه‌ای به آن بپردازم. البته علاوه بر این‌ها در حوزه اجتماعی، تشکل‌های دینی، هیئات مذهبی و مداحی هم به واسطه فعالیت در سازمان تجربیاتی به دست آورده‌ام که فکر می‌کنم بتوانم به دیگران هم انتقال دهم.  

پس به نوعی به معلم بودن علاقه دارید؟

بله به نظر من زیباترین کار آموزش است مخصوصاً آموزش نوجوانان و جوانان. مقام معظم رهبری هم بارها تأکید کرده‌اند که مخاطبان سازمان باید جوانان و نوجوانان باشند. واقعیت هم همین است چرا که اگر ما بتوانیم یک نوجوان یا جوان فرهیخته تربیت کنیم که بتواند آینده‌ساز جامعه باشد، آن وقت می‌توانیم ادعا کنیم که کاری بزرگ انجام داده‌ایم.  

شما به عنوان یک قاری قرآن فکر می‌کنید فعالیت‌های قرآنی سازمان باید چگونه اولویت‌بندی شود؟

به نظر من اولویت اول فعالیت‌ قرآنی بحث آموزش است. البته الان هم در سازمان دارالقرآن الکریم به آموزش‌های قرآنی توجه ویژه‌ای شده است، اما فضای جامعه نسبت به دهه اول و دوم انقلاب تغییر زیادی کرده است. منظورم این است که شرایط و بسترهای آموزش قرآن نسبت به گذشته دشوارتر شده است.   

به چه علت این شرایط دشوارتر شده است؟

شاید به دلیل این که دشمنان قرآن و انقلاب و دین فعالیت‌های گسترده‌ای را در این زمینه انجام داده‌اند و در عوض ما آن‌طور که باید برای ترویج قرآن در میان جوانان فعالیت فرهنگی نکرده‌ایم. متأسفانه اغلب جوانان کشور اقبال چندانی نسبت به قرآن ندارند.  

به نظر شما چه باید بکنیم تا اقبال جوانان نسبت به قرآن بیشتر شود؟

برای مقابله با هجمه عظیم فرهنگی دشمن احتیاج به یک برنامه‌ریزی پیچیده‌ داریم. البته کارهای زیادی در این زمینه انجام شده که گاهی موفقیت‌آمیز هم بوده است، اما هنوز تا رسیدن به حد مطلوب فاصله زیادی داریم. بخش اعظم جوانان و نوجوانان ما در اختیار آموزش و پرورش هستند، بنابراین نگاه مسئولان فرهنگی کشور باید همواره معطوف به آموزش و پرورش باشد. ما در آموزش و پرورش به معنای واقعی کلمه، معلم قرآن نداریم. 90 درصد کسانی که در آموزش و پرورش به عنوان معلم قرآن فعالیت می‌کنند تخصصی در این رشته مهم ندارند. این مشکل در دانشگاه‌های ما هم وجود دارد. اکثر دانشجویان ما بعد از گرفتن مدرک کارشناسی و حتی مدرک کارشناسی ارشد هنوز هم نمی‌توانند یک آیه از قرآن را به درستی بخوانند. به نظر من این مسأله برای یک کشور اسلامی فاجعه بزرگی است که هر چه زودتر باید برطرف شود. مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند که اگر مردم ما با فرهنگ قرآن کریم آشنا شوند، خیلی از مشکلات فرهنگی کشور حل می‌شود. اگر به آمارهای حوزه‌ فرهنگ اجتماعی کشور نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که ما تا چه اندازه از قرآن به دور هستیم. به شما قول می‌دهم اگر یک خانواده فقط پنج درصد با قرآن آشنا شود و به آیات آن عمل کند کشور اسلامی ما از لحاظ فرهنگی به زیباترین کشور تبدیل می‌شود. گرایش جوانان ما به فرقه‌ها و نحله‌های بی‌شمار انحرافی فقط به این دلیل است که آن‌ها با قرآن مأنوس نیستند. اگر خانواده‌ها با فرهنگ آشنا بودند الان شاهد چنین وضعیتی در کشور نبودیم.  

خود شما در زندگی‌تان چقدر به قرآن تمسک کرده‌اید؟

آن قدر زیاد که به حد و اندازه نمی‌آید. به جرأت می‌گویم هر چه دارم از قرآن دارم. هر اتفاق خوبی که در زندگی‌ من افتاده به نوعی به قرآن مربوط بوده است. تا آنجایی که یادم می‌آید من انسان بی‌چیزی بودم که به واسطه قرآن به همه چیز رسیدم. قرآن در پیشرفت معنوی و مادی زندگی من همواره نقشی اساسی داشته است. همین الان که بنده در محضر شما و دیگر دوستان روابط عمومی سازمان هستم از برکت قرآن است. در سازمان تبلیغات اسلامی از برکت قرآن مجید با کسانی آشنا شدم که به دوستی با آن‌ها مباهات می‌کنم.  

چه روندی طی شد تا شما تبدیل به یک قاری بین‌المللی قرآن کریم شدید؟

اولین استاد و مشوق من در زمینه قرائت قرآن پدرم بود. او بود که باعث شد من به سوی قرآن کشیده شوم. از همان کودکی مرا به محافل قرآنی می‌برد و زیر و زبر قرآن را به من آموزش می‌داد. از طرفی پدربزرگ من هم که استاد تفسیر قرآن بود، مرا با مفاهیم قرآن بیش از پیش آشنا کرد. از سال 52 تاکنون این افتخار را دارم که بیش از 35 سال در خدمت قرآن باشم و از محضر اساتید بزرگی همچون مرحوم حاج محمد غفاری، مرحوم حاج علی اربابی و سید محسن خدام‌حسینی بهره‌مند شوم. این سه بزرگوار از کسانی بودند که من به طور جدی در جلسات آن‌ها حاضر می‌شدم.  

آموزش قرآن را از چه زمانی آغاز کردید؟

بعدها که این احساس در من پدید آمد که می‌توانم قرآن را به دیگران هم بیاموزم، وارد فعالیت‌های آموزشی شدم. اولین جلسات قرآنی خود را در مسجد امام حسن عسکری(ع) برپا کردم. این جلسات از مساجد به حسینیه‌ها، ادارات، نهادها، وزارت‌خانه‌ها، مؤسسه‌های خصوصی، ارتش، سپاه و حتی کشورهای دیگر هم کشیده شد. تا این لحظه که در خدمت شما هستم فعالیت‌های آموزشی من همچنان ادامه دارد.  

تا به حال چه عنوان‌های مهمی در مسابقات قرآنی به دست آورده‌اید؟

در دهه 60 و اوایل دهه 70 مسابقات قرآنی فراوانی در سطح مساجد برگزار می‌شد که من کم و بیش در آن‌ها شرکت می‌کردم و عنوان‌های مختلفی به دست می‌آوردم. بعدها در مسابقات بین‌المجالس قرآنی تهران مقام اول را کسب کردم. در سال 70 به مسابقات بین‌المللی قرآن در کشور سوریه اعزام شدم و رتبه اول را برای جمهوری اسلامی ایران به دست آوردم. بعد از آن هم به خاطر فعالیت‌های گستردة قرآنی کمتر فرصت شرکت در مسابقات نصیبم شد. فکر می‌کنم با برگزاری جلسات قرآنی بهتر می‌توانم دین خود را به قرآن ادا کنم تا صرفاً با شرکت در مسابقه. علاوه بر این تاکنون در کشورهایی همچون چین، یوگسلاوی سابق، ترکیه، سوریه، لبنان، عربستان صعودی، مالزی، فیلیپین، پاکستان، امارات متحده عربی، بحرین، بوسنی و هرزگوین، افغانستان، قرقیزستان، تاجیکستان و انگلستان برنامه قرائت قرآن کریم اجرا کرده‌ام. این سفرهای تبلیغی خیلی برایم ارزشمند بوده است.  

اجازه دهید بحث را عوض کنیم و وارد زندگی خصوصی شما شویم؛ چه سالی ازدواج کرده‌اید و چند فرزند دارید؟

من در اواخر سال 71 در سن 27 سالگی ازدواج کردم. ازدواج ما داستان پیچیده‌ای داشت که در واقع توسل به قرآن و اهل‌بیت(ع) باعث شکل گرفتن آن شد. با عنایت اهل‌بیت بود که من موفق به این ازدواج شدم. دو فرزند دارم، یک پسر و یک دختر. پسرم 14 ساله است و محمد محسن نام دارد. دخترم هم دو سال بیشتر ندارد و نامش فاطمه است. 

این داستان پیچیده ازدواجتان را برای ما تعریف می‌کنید؟

زمانی که به خواستگاری همسرم رفتم خانواده‌ او مرا به خوبی نمی‌شناختند و در ابتدا به من جواب رد دادند. من که به توصیه یکی از دوستان قرآنی خودم به این خواستگاری رفته بودم همسرم را گزینه مناسبی برای خود دیده بودم و حاضر به عقب‌نشینی نبودم.  

پس ازدواج شما هم به نوعی به قرآن مربوط بوده است.

بله، قبلاً هم گفتم همه اتفاق‌های مهم زندگی من به قرآن مربوط می‌شود. به هر حال وقتی جواب رد شنیدم به قرآن و اهل‌بیت متوسل شدم و از آن‌ها کمک خواستم.  

چرا برای این ازدواج پافشاری می‌کردید؟

برای من مهم بود که همسر من از خانواده خاصی باشد. منظورم از خاص بودم صرفاً مذهبی بودن نیست. دوست داشتم خانواده همسرم مشوق فعالیت‌های قرآنی من باشد. همسر من اگر چه قاری قرآن نیست اما شخصیتی قرآنی دارد. ایشان فهم قرآنی بسیار بالایی دارند. این برای من مهم بود. من این خصوصیت را به وضوح در همسرم دیده بودم، برای همین برای ازدواج با او پافشاری کردم. البته پافشاری منطقی، نه از آن نوع که بعضی از جوان‌های امروز بعد از شنیدن جواب رد انجام می‌دهند. من همه موفقیت‌های قرآنی خودم را بعد از ازدواج مدیون همسرم می‌دانم. جا دارد همین جا از ایشان تشکر بکنم. ایشان دو فرزند قرآنی برای من تربیت کرده‌اند، محمد محسن الان به عنوان یکی از بهترین قاریان نوجوان کشور مشغول فعالیت قرآنی است. فاطمه هم از چندی پیش حفظ کردن سوره‌های کوچک قرآن را آغاز کرده و به آیه‌های قرآنی علاقه‌مند شده است. چنین چیزی بدون تربیت صحیح مادر میسر نمی‌شود. بیشتر جلسات قرآنی من در بهترین ساعات هفته مثل روزهای تعطیل و جمعه‌ها که همه مردم به تفریح و سفر می‌روند، برگزار می‌شود. حالا خودتان حساب کنید که همسرم تا چه حد صبور و باگذشت است.  

بالاخره چه شد که از خانواده همسرتان جواب مثبت شنیدید؟

بعد از شنیدن جواب رد، بارها و بارها سوره یاسین را قرائت کردم و به ائمه متوسل شدم.  

به چه نیتی؟

به این نیت که خداوند مرا در امر خطیر ازدواج موفق کند. این شد که در عین ناباوری از خانواده همسرم جواب مثبت را شنیدم. علت آن هم خوابی بود که مادر همسر من دیده بود. ایشان بعد از دیدن این خواب بقیه را متقاعد کرده بود که مرا به عنوان داماد خانواده بپذیرند.  

می‌توانید آن خواب را تعریف کنید؟

تعریف نکنم بهتر است. فقط همین قدر بدانید شخص بزرگواری به خواب مادر همسرم آمده بود و مرا به عنوان داماد ایشان معرفی کرده بود.  

مراسم ازدواج را چگونه برگزار کردید؟

آن موقع پول آن‌چنانی برای برگزاری یک عروسی مجلل نداشتیم، اما با این حال مراسم عروسی ما تبدیل به یک مراسم بسیار بزرگ شد. مراسم عروسی ما پیش‌بینی نشده و غیر قابل تصور بود. دو منزل خیلی بزرگ را برای عروسی در نظر گرفتیم و از همه اقوام، دوستان، آشنایان و اساتید و قاریان قرآن برای شرکت در عروسی دعوت کردیم. همه با شور و اشتیاق در عروسی ما شرکت کردند. حتی بعضی‌ها بدون دعوت آمده بودند که برای من خیلی جالب بود. یکی از اساتید قرآن بعد از عروسی به من گفت: من تا به حال به مجالس عروسی زیادی رفته‌ام ولی این اولین ‌بار بود که می‌دیدم در یک مراسم عروسی نماز جماعت برگزار می‌شود. عروسی ما در شب میلاد امام علی(ع) برگزار شد. نماز جماعت را به امامت پدر بزرگم اقامه کردیم. هیچ‌وقت در زندگی آن نماز جماعت را فراموش نمی‌کنم.  

همسر شما علاوه بر قرآنی بودن چه ویژگی‌های خاص دیگری دارد؟

همسر من شخصیت کاملی دارد. این را به این خاطر نمی‌گویم که ایشان همسر من هستند. در طول زندگی خود کمتر زنی را با خصوصیات همسر خود دیده‌ام و خدا را از این لحاظ شاکرم. ایشان ضریب هوشی بالایی دارند و اهل مطالعه هستند. ایشان معلم هم هستند و من از این بابت که همسر یک معلم هستم، افتخار می‌کنم. جالب این است که ایشان هر سال به عنوان معلم نمونه منطقه معرفی می‌شود. همسر من فوق‌العاده صبور و به معنای واقعی فرهنگی هستند. من همواره شخصیت ایشان را تحسین می‌کنم و به قول امروزی‌ها در برابر ایشان کم می‌آورم. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: آن کسی که قرآن دارد چه ندارد و آن کسی که قرآن ندارد چه دارد.  

خوب، شما که حق مطلب را تمام و کمال ادا کردید. بهتر است چند سؤال هم از همسر شما بپرسم تا ببینم نظر ایشان هم نسبت به شما تا این حد مثبت است یا خیر؟ اول خودتان را معرفی کنید.

نیره نورایی هستم، متولد 1350، معلم دبستان.  

از این که همسر شما یک قاری قرآن است چه احساسی دارید؟

افتخار می‌کنم. شور و اشتیاقی را که از اولین تلاوت قرآن همسرم در من ایجاد شد، هرگز فراموش نمی‌کنم. هرگاه که آن لحظه را به یاد می‌آورم بار دیگر احساس مسرت و خرسندی می‌کنم. از این که در یک فضای معنوی که به طور مستمر با صوت قرآن همسر و پسرم ایجاد می‌شود، زندگی می‌کنم به خود می‌بالم و خداوند منان را شاکر هستم.  

یک زوج قرآنی تا چه حد می‌توانند در تربیت فرزندان خود موفق باشند؟

طبیعی است که فرزندان خوب در دامان پدران و مادران خوب پرورش می‌یابند. من و همسرم همیشه سعی می‌کنیم الگوی عملی و رفتاری فرزندانمان باشیم تا بتوانیم از خودمان در دنیا باقیات صالحات به یادگار بگذاریم. به نظر من یک زوج موفق قرآنی فرزندانشان را هم قرآنی به بار می‌آورند.  

آقای جعفرزاده شما را یک شخصیت قرآنی معرفی کرد. می‌خواهم بپرسم کدام سوره از قرآن بیشتر از بقیه توجه شما را به خود جلب کرده است؟

البته همه سوره‌های قرآنی پر معنا و زیبا هستند. اما به طور کلی سوره یاسین و معنای آن را خیلی دوست دارم.  

شاید به خاطر این آقای جعفرزاده برای موفقیت در ازدواج با شما به این سوره متوسل شده بود.

شاید، ولی قبل از ازدواج هم این سوره را خیلی دوست داشتم.  

رابطه یک معلم با یک قاری قرآن چگونه رابطه‌ای است؟

گاهی از همسرم در مورد روش‌های تشویق دانش‌آموزان و ترغیب آنان به مسایل قرآنی کمک می‌گیرم.  

چه شد که بالاخره به آقای جعفرزاده پاسخ مثبت دادید؟

صداقت، فروتنی و اصالت دینی همسرم و خانواده محترمشان تا حدود زیادی در تصمیم‌گیری من برای ازدواج با ایشان مؤثر بود.  

خوب، آقا محمدمحسن شما هم به عنوان پسر این خانواده قرآنی کمی بیشتر خودتان را معرفی کنید و از فعالیت‌های قرآنی‌تان بگویید؟

محمد محسن جعفرزازده هستم، 14 ساله و قاری قرآن. از همان آغاز کودکی نزد پدرم کار قرائت قرآن را آغاز کردم و با راهنمایی‌های ایشان و کم‌کم با صوت و لحن و تجوید قرآن آشنا شدم. الان هم در آموزشگاه غیر انتفاعی سما در رشته قرائت قرآن مشغول تحصیل هستم. در مسابقات قرآنی زیادی در سطح مدرسه، منطقه و استان شرکت کرده‌ام که تقریباً در بیشتر آن‌ها مقام اول را به دست آورده‌ام. همین جا بگویم من همه این موفقیت‌ها را مدیون پدرم هستم.   

عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی

متولد سال 1344، قاضی جهانعبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی

قاری قران.

مقام بین‌المللی: نفر اول رشته قرائت مسابقات بین‌المللی قرآن کریم در سال ۱۳۷۰ (سوریه)

عامل موفقیت : تشویق پدربزرگ

وضعیت تاهل : متاهل (2فرزند)

دوران زندگی:

متأهل، ساکن تهران و از قاریان بین‌المللی قرآن کریم. رشته تخصصی وی قرائت است و اساتید وی، مرحوم «محمد غفاری»، «علی اربابی»، «سید محسن خدام حسینی» بوده‌اند. جلسات آموزشی وی، جمعه‌ها از ساعت 8 الی 10 در خیابان منیریه، جنب بانک اقتصاد نوین، حسینیه آذرشهری‌ها، خیابان فردوسی، ساختمان مرکزی بانک مسکن برگزار می‌شود. یادآور می‌شود، این فعال قرآنی به 20 کشور از جمله ترکیه، چین و انگلیس در سال 68، طبرستان، مقدونیه، کروواسی، بوسنی هرزگوین، سوریه و لبنان و عربستان در سال 70، مالزی و فیلیپین در 71 و پاکستان در سال 76 سفر تبلیغی داشته است.

تحصیلات و مدارک علمی:

کارشناس امور فرهنگی و کارشناس اداره کل تشکل‌های دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی

عضو گروه بین المللی تواشیح طاها

از مدیران هیئت عزاداران و زنجیرزنان حضرت زهرا (س)  - آذربایجانیهای مقیم مرکز تاسیس 1347

افتخارات:

مقام ملی:اخذ مقام سوم کشوری در رشته قرائت در سال 68

مقام بین‌المللی: نفر اول رشته قرائت مسابقات بین‌المللی قرآن کریم در سال ۱۳۷۰ (سوریه)

جلسات آموزشی وی، جمعه‌ها از ساعت 8 الی 10 در خیابان منیریه، جنب بانک اقتصاد نوین، حسینیه آذرشهری‌ها، خیابان فردوسی، ساختمان مرکزی بانک مسکن برگزار می‌شود.

یادآوری می‌شود، این فعال قرآنی به 20 کشور از جمله ترکیه، چین و انگلیس در سال 68، طبرستان، مقدونیه، کروواسی، بوسنی هرزگوین، سوریه و لبنان و عربستان در سال 70، مالزی و فیلیپین در 71 و پاکستان در سال 76 سفر تبلیغی داشته است. 


نمونه ای قرائت های استاد عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی - دانلود 

 

14:05انعام 160-165 ، کوثر ، توحیداستاد عبدالوحید جعفرزاده

دانلود 

1
16:41بقره 285 تا آخر ، آل عمران 1-9استاد عبدالوحید جعفرزادهدانلود2
13:31حشر 18 تا آخر ، کوثراستاد عبدالوحید جعفرزادهدانلود3
 

 
 استاد حاج عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی  
استاد حاج عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی  
استاد حاج عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی  
استاد حاج عبدالوحید جعفرزاده قاضی جهانی