قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

مثل های رایج قاضی جهان (۱)

v     مثل های رایج قاضی جهان (آتا بابا سوزلری)

 

                                                           Image hosting by TinyPic

 

 

     ضرب المثلهای رایج در یک منطقه نشان از سیر تغییر و تحولات اجتماعی و رویدادهایی است که در اثر گذشت زمان دهان به دهان و سینه به سینه از نسلهای گذشته به نسل حاضر انتقال یافته و هر روز نسبت به روز قبل پخته تر و موزون تر گردیده است که در این قسمت تحت عنوان "آتا بابا سوزلری" بدانها اجمالاً اشــاره می شود.لازم می دانم از جناب آقای محمدرضا ایمان زاده به جهت همکاری در جمع بندی این مثل ها تشکر نمایم:

1- چراغ اوز دیبینه ایشیق ورمزE  موقعی بکار می رود که فردی در اثر توجه وافر به دیگران، از اطرافیان خویش غافل گردد.

2- پیچاق اوز دسته سین کسمز E یعنی چاقو هرگز دسته خود را نمی برد به این معنی که هیچ شخصی حتی فرد دیوانه و  احمقی به خانواده خود آسیب نمی رساند.

3- قودالاسون قورتی چیخار  Eزمانی که فردی در مورد چیزی عمیق شود و به جزئیات بپردازد این مثل بکار می رود یعنی هیچ چیزی غیر از خدا بی عیب و نقص نیست.

4- آتا مینماغین بیر عیبی وار، آت دان دوشماغین مین عیبی وار (آتا مینماخ راحتدی، آت دان یمماخ چتیندی) E یعنی اگر سوار بر اسب شدن یک عیب و ایراد داشته باشد از آن افتادن و پیاده شدن هزار مورد و مسئله  دارد. رسیدن به ثروت و مقام خوشایند ولی از دست دادن آن سخت و ناگوار است.

5- یئمه میسن قازاتینی، نه بیلیسن لذتینی E زمانی که فردی لذت چیزی را نچشیده باشد این مثل را بکار می برند.

6- یای وار، قیش وار، چوخ ایش وار  E این مثل در مورد شخص عجول بکار می رود بدین مضمون که فردا تابستان و زمستان خواهد آمد و کار زیادی در پیش است و تا رسیدن به نتیجه وقت زیادی لازم است.

7- قورد دومانلیغی سوور  Eیعنی گرگ از پراکندگی، بلبشویی و مه آلودی خوشش می آید تا از فرصت بوجود آمده بتواند به اهداف پلیدش دست یابد. در مورد کسانی که سعی در بهم ریختن وضع موجود و بهره برداری از آن به نفع خود دارند به کار می رود.

8- آختاران تاپار E یعنی خواستن توانستن است و به عبارت دیگر جوینده یابنده است.

9- هامینی بذر، ئوزی لوت گذر  E در مورد افرادی بکار می رود که همیشه به دنبال آرایش، اصلاح و سروسامان دادن دیگران هستند و در مورد خود کاری انجام نمی دهند.

10- هاردا آش، اوردا باش  E در مورد افراد فضول، سمج و پررو بکار می رود.

11- وارائوی کرم ائوی، یوخ ائوی الم ائوی E خانه ای که در آن مال و ثروت باشد در آن جود و کرم نیز در صورت کرامت صاحب خانه پیدا می شود و خانه ای که از آنها تهی باشد در آن درد و الم فراوان یافت می شود.

 

12- نسیه، گیرمز کیسیه E در معامله ای اگر بصورت نسیه انجام پذیرد جیب صاحب مال بواسطه نسیه پر نمی شود یعنی نسیه پول نمی شود.

13- مالیم خراب اولونجان‏‏‏‎، قارنیم خراب اولسون E این مثل زمانی به کار برده می شود که شخصی موقع خوردن غذا سیر شود ولی بواسطه ماندن غذا در ظرف اصرار به خوردن آن جهت جلوگیری از تلف شدن می کند.

14- آغ ایتین پانبقچیا ضرری وار E اگر دو چیز همرنگ و مشابه در یک جا قرار گیرند از یکدیگر تأثیر منفی می گیرند و هرگاه فردی در مقابل بازار کسی دکان باز کند این مثل را بکار می برند.

15- تویدا، اوینیانین بویون گورللر E ایــن ضرب المثل به نـوعی با "تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد" مشابهت هایی داردو در اصل بدین معنی است اگر فردی دریک جمع خود رابه نوعی بنمایاند ممکن است محاسن و یا معایب خود را بروز دهد.

16- قویونی اولان، قوددان قوخماز E این ضرب المثل نیز به نوعی با "هر که بامش بیش برفش نیز بیش" تطابقت دارد و در اصل به فردی گفته می شود که وارد عرصه ای می شود بایستی ظرفیت آن عرصه اعم از سود و زیان را در خود تقویت کند.

17- حمام فته سین بلدن آچاللار   E"لنگ" جامه ای است موقتی که پس از استحمام باز کرده و کنار گذاشته می شود. لذا این مثل در مورد افرادی بکار برده می شود که به مال، ثروت و مقام و شهرت موقتی این دنیا تفاخر نماید و فارغ است از این موضوع که ممکن است روزی از وی ستانده شود.

18- آدون ندی رشید، بیرین د بیرین اشید E این مثل برای فردی بکار برده می شود که به دیگران فرصت پاسخگویی و صحبت کردن نمی دهد و فقط به خود حق سخن گفتن قائل است.

19- آجین ایمانی اولماز E فقر دین و ایمان انسان را می رباید اگرچه این مثل نسبی می باشد.

20- توخون آجدان خبری اولماز  E شخصی که سیر است از احوال گرسنه آگاهی ندارد و مترادف مثل"سواره از پیاده خبر ندارد"می باشد.

21- ایری اوتوراق، دوزدانیشاق  E مثل فی البداهه است بدین مضمون که اگر کج نشستیم بنشینیم ولی حقیقت امر را کتمان نکنیم.

22- اوشاق ندی، فشنگ ندی E این مثل بدین مفهوم است که اشیای حساس، شکستنی، قیمتی و کارهای مهم را به بچه ای که خوب و بد را نمی فهمد نمی سپارند.

23- یوقورت توکولسه یئری قالار، ایران توکولسه نه یی قالار E اگر ماست بریزد کمی در ظرف می ماند اگر دوغ بریزد چیزی نمی ماند.

24- ائل گوجی، سئل گوجی E این مثل در مورد افرادی بکار می رود که نسبت به قدرت و نیروی مردم شک و تردید دارند و به قدرت مردم ایمان ندارند و فهماندن این نکته است که دست خدا با مردم است.

25- باغدا اریک گوتاردی سلام علیک گوتاردی E این مثل به معنی گویش عامیانه"تا پول داری رفیقتم قربون بند کیفتم" بوده و به  انحائی با مثل"مگسانند گرد شیرینی" مطابقت  دارد.

26- یومورتاسی ترسه دوشوب E نظیر کلافه شدن است

27- آژ تویوق یوخودا داری گوره ر (قره تویوق یاتار چینه دانندا داری گوره ر) E مرغی که گرسنه باشد در خواب، خواب ارزن و دانه را می بیند و کنایه ایست که از نوع خواب دیدن افراد که متأثر از اتفاقات روزمره می باشد و به عبارتی دیگر« شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لب لب خورد گه دانه دانه».

28- آدامی تانیان یرده قورد یسین (آدامی تانیان یرده ایلان چالسین) E یعنی اگر در جایی آشنا، دوست و یا پارتی داشته باشی اگر هر اتفاقی در آنجا برایت رخ دهد مطمئن باید بود که دادرسی خواهد داشت.

29- آرا قاریشیب، مذهب ایتیب E این مثــل زمانی بکــار برده می شود که بر یک نقطه و شهـری بلبشویی ،تمرد، بی نظمی و بی قانونی حاکم گردد و شهر صاحب و فرمانبرداری نداشته باشد.

30- دادانمیسان دولمیا، بلکه بیرگون اولمیا E یعنی اینکـه انسان نبایستی به چیزی که فانی، تمام شدنی، از بین رفتنی و پایان پذیر است دلبستگی پیدا کند و واقف باشد که ممکن است روزی آن را از دست بدهد.

31- من راضی، سن راضی، آرادا ننیر قاضی E زمانی که دو طرف معامله و دعوایی در مورد مسئله ای به توافق رسیده اند در این صورت چه نیازی به شخص ثالث جهت حکمیت وجود دارد.

32- چوخ یماخلیق، آزیماخلیق دان گورار E این مثل در مورد کسی بیان می شود که در زندگی و دخل و خرج خود حساب و کتاب نداشته و اسراف و ولخرجی های بی مورد انجام دهد و این ولخرجی ها نهایتاً به فلاکت و بدبختی و ورشکستگی وی بینجامد.

33- حالوا ـ حالوادئمک له، آغز شیرین اولماز E با حلوا حلوا گفتن دهن شیـرین نمی شود؛کنایه از کار بیهوده و بی نتیجه می باشد.

34- گوردون یئمک، داهانه دئمک E یعنی جایی که خوردنی و غذا وجود دارد و نعمت مهیاست نیازی به گفتن و تعارف کردن ندارد.

35- دلی دن دوغرو خبر E یعنی واقعیت، صحت و حقیقت امری را یک دیوانه بهتر می تواند بازگو کند.

36- حق آلمالیدیر، وئرمه لی دئییل E این مثل همان فرمایش حکیمانه امیر مؤمنان علی (ع) است که می فرمایند: "حق گرفتنی است دادنی نیست"

37- قوچ اییت دایی سینا چکر، خانم قز بی بی سینه  E رفتار، کردار، اعمال و تربیت هر کس انعکاس و بازتابی از اعمال و کردار اقوام و خانواده اش می باشد.

38- قارقادان قناری اولماز  E یعنی اینکه نمی توان ذات و جوهره افراد را تغییر داد و کلاغ فقط یک کلاغ است و نمی توان آنرا به جای قناری جا زد.

39- یتیمه وار وار دئین چوخ اولار، چورک ورن اولماز  E وقتی کودکی، پدر و مادرش را از دست داده یتیم می گردد خوشبختانه خویشان، بستگان و نزدیکان کودک در هفته های اول با دلداری و نوازش از بار غم کودک یتیم می کاهند ولی متأسفانه پس از مدتی کودک را فراموش می کنند و پس از آن کسی نمی پرسد که آیا کودک مرده است یا زنده؟

40- آغانین مالی چخار نوکرین جانی  E پول و مال و منال ارباب تلف می شود و در این بین جان نوکر در می آید و به عبارتی شاه می بخشد شیخعلی خان نمی بخشد.

41- بیردا منم باغداددا کور خلیفه E در اینجا همه کاره من هستم همچنانکه در بغداد نیز خلیفه کور همه کاره است.

42-ایت هورر کروان گچر E سگ واق واق کرده و خود را می کشد و کاروان به آرامی و بدون توجه به آن از گذرگاه می گذرد و به عبارتی جواب ابلهان خاموشی است.

43- ایپ دوغاناخدان گچر  Eاین مثل با امثال "گذر پوست به دبـاغ خانه می افتد" و مثـل "کوه به کـوه نمی رســد آدم به آدم  می رسد" شباهت موضوعی دارد و بدین معنی است که کار انسانها به یکدیگر خواهد افتاد.

44- بولانماسا درولماز(خراب اولماسا آباد اولماز) E یعنی شرط آبادانی و اصلاح، به هم خوردن و از بین بردن برخی از شرایط و موارد است.

45- چاغیران یئرده بیت، چاغیر میان یئرده ایت (آدام یووولمامیش قاشق اولماز) E یعنی بهتر است انسان آنجایی که دعوت شده حاضر شود و از آنجایی که ناخوانده است دور شود.

46- پیشیکین آغزی اته چاتمیر، دئییر آجیده E در مورد افرادی بکار می رود که در قبال ناتوانیهای خویش بهانه تراشی و دروغ پردازی می کنند.

 

47- کدخدانی گور، کندی چاپ E یعنی اگر در جایی خواستی به هدف و مقصود خود دست یابی دل صاحب ورئیس  آنجا را بدست آور و سپس هر کاری خواستی بکن.

48- آندینا اینانیم یا خوروزون قویروغونا E قسم اش را باور کنم یا دم خروس را.

49- یول گدن آت قمچی یمز(دوز گدن یورولماز) E یعنی اسبی که توأم با خواسته سوار، سواری داده و راه بـرود چـوب نمی خورد و بدین معنی بکار می رود که هر که در مسیر مستقیم قدم بردارد خسته نمی شود و به عبارتی هر کس در زندگی اش سرش در لاک خودش باشد و به کار دیگران کاری نداشته و با زبان و دست خویش به دیگران مزاحمتی ایجاد ننماید قطعاً سعادتمند می شود.

50 - دولانان ایاقا داش دیر E هر کس با برنامه ریزی صحیح و خردمندانه تلاش و کوشش کند حتماً موفق خواهد شد.

51- قیزیم سنه دئییرم گلینیم سن اشیدسن E یعنی دخترم به تو می گویم تا عروسم بشنود و عمل کند و به عبارتی به در می گوید تا دیوار بشنود.

52- آدام یور قانینا گوره قیچین اوزالدار (یور قانوا باخ قیچین اوزاد) E یعنی انسان باید به اندازه وسع و دخل خویش خرج نماید.

53- دوه اورناسا قای یاغار E یعنی اگر یک فرد میانسال و بزرگتر قاطی بچـه ها شود و با آنها همبازی شود اتفاقات غیـر قابــل پیش بینی روی می دهد.

54- ایشمئی بس دئییل، شیرین چای ایستییر E در قبال افراد پرروئی بکار می رود که نه تنها در مورد کار اشتباهی که انجام داده اند بی توجه اند بلکه طلبکار هم می شوند.

55- ناهاردان معلومدی شاما ناوار E یعنی اخلاق و رفتار و نحوه برخورد هر کس از اتفاقات پیش رو و نحوه حساب و کتاب فرد مورد نظر در آینده خبر می دهد.

56- بیر سوز اولماسا دئمزلر E یعنی لازمه طرح و اظهار نظر مردم در مورد مسئله ای نشان از وجود مسئله و حرف و حدیثی در پشت آن مسئله می دهد اگر چه در اصل صحت خبر شک و تردید باشد.

57- ایشلیین یییر بویانی، ایشلمین یییر هارانی E یعنی هر کس کار و تلاش کرده و زحمت بکشد به نتیجه مطلوب می رسد ولی آنکسی که تلاش و زحمت نکشد به هیچ جایی نمی رسد.

58- ددیلر عزرائیل اوشاق پایلییر، ددی نه ورسین نه آلسین E یعنی حالا فردی که چیزی را می دهد قرار است روزی آن را بستاند وبگیرد اصلاً آن را ندهد بهتر است و به عبارتی“ مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان“.

59- ایلانین یارپیزدان خوشی گلمز یووا سینین قاباغیندا گوورر E مار از پونه بدش می آید درست جلوی لانه اش سبز می شود.

60- آرمودی سای یئه، آلمانی سوی یئه E یعنی خاصیت گلابی به جهت لطافت و گرمی اینست که به تعداد شمرده و خورده شود و سیب بهتر است پوست کنده میل شود.

61- تازا گلدی بازاردان کهنه دوشدی نظردن E نو که اومد به بازار کهنه می شه دل آزار

62- ایلان یییب اژدها اولوب E مار خورده و اژدها شده است.

63- ایت گولاغن کسندن قورخار E سگ از کسی که گوشش را بریده می ترسد.

64- قیش چیخار اوزی قارالیخ کوموره قالار E بالاخره زمستان هم می گذرد و روسیاهی به زغال می ماند.

65- ایکی عزیزین آراسینا گیرمزلر E یعنی هیچوقت بین دو نفردوست و یار عزیز و صمیمی وارد نمی شوند.

66- ایکی فندق بیر گردا کانین بترین داغیدار E می خواهد بگوید انسانها هر چه قدر هم کوچک باشند ولی با وحدت و همدلی و یکی شدن می توانند دشمن بزرگ را به زانو درآورند.

67- ایکی یره باخان چئری قالار E این مثل در مورد افراد چند شغله ای زده می شوند که در حین انجام کاری به کار دیگر نیز مبادرت می ورزند و در اینصورت است که از هر دو باز می مانند.

68- قشقیریر گوز قورخودا E فریاد می زند تا زهر چشم بگیرد و بترساند.

69- جوجه همیشه سبد آلتیندا قالماز E یعنی کودکی که در گهـواره است و جــز گریه کردن کاری بلد نیست همین کودک کم کم روزی بزرگ شده و در صورت بکارگیری عقل و شعور می تواند دنیای اطراف را تکان داده و متحول سازد.

70- سوزی سال یئره، صاحبی تاپار E اگر در مجلس و یا در میان جمعی حرف و نکته ای گفته شود بدون ذکر نام فرد مورد نظر در اینصورت آن حرف، صاحب و مخاطب خود را خواهد یافت.

71- چوخ یاشیان چوخ بولمز چوخ گزن چوخ بولر E در مورد کسانی که سن زیاد و موی سفیدشان را دلیل دانایی شان تلقی می کنند بکار می رود.

72- گئچی نین قوتوری سرچشمه دن سو ایچر E این مثل یادآور این نکته است که موفقیت انسانها به ظاهر آنها نیست.

73- گوز گوردوغونان قورخار E هم وزن مثل"مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد" می باشد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد