قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

گونه های نباتی و گیاهی موجود در شش استان کشور از بین می رود

گونه های نباتی و گیاهی موجود در شش استان کشور از بین می رود  

 

وحید کاظم زاده قاضی جهانی دبیر کمیسیون حقوق بشراسلامی (دفتر شمالغرب) 

دبیر منطقه 7 کمیسیون حقوق بشر اسلامی با اشاره به اینکه با خشک شدن دریاچه ارومیه حقوق زیست محیطی ساکنین شمالغرب کشور  به شدت به خطر افتاده است گفت: در صورت ادامه این روند و خشک شدن دریاجه ارومیه شاهد خشک شدن تمامی گونه های نباتی و گیاهی در شش استان کشور خواهیم بود.

به گزارش  خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در نخستین جلسه  این کارگروه که در محل دفتر منطقه 7 کمیسیون حقوق بشراسلامی برگزار گردید در رابطه با  بحران خشکسالی دریاچه ارومیه بحث و تبادل نظر شد.

دبیر منطقه 7 کمیسیون حقوق بشر اسلامی در این جلسه با بیان اینکه بیماری دریاچه ارومیه صعب العلاج است، گفت: متاسفانه هم اکنون مساحت این زیست بوم طبیعی به شدت در حال کاهش است.

وحید کاظم زاده  علت اصلی وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه را تغییرات آب و هوایی، کاهش نزولات آسمانی، بالا رفتن دمای هوا، عدم استفاده صحیح و بهینه از آب در داخل حوزه آبی، کنترل روان آبها و احداث سازه‌های آبی، حفر چاههای آب و راندمان پایین آبیاری در داخل حوزه آبریز دریاچه ارومیه عنوان کرد.

دبیر منطقه 7 کمیسیون حقوق بشر اسلامی با اشاره به اینکه با خشک شدن دریاچه ارومیه حقوق زیست محیطی ساکنین شمالغرب کشور  به شدت به خطر افتاده است افزود: در صورت ادامه این روند و خشک شدن دریاجه ارومیه شاهد خشک شدن تمامی گونه های نباتی و گیاهی در شش استان کشور خواهیم بود.

وی یادآور شد: بر اساس تجارب جهانی نگرانی شدید کمیسیون حقوق بشر اسلامی را از آینده دریاچه ارومیه اعلام می‌کنیم.

کاظم زاده با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه امروزه به مکانی برای جبران کاستی‌ها و ناکارآمدی برخی مدیریت‌های منطقه‌ای تبدیل شده است افزود: در اهمیت این دریاچه همین بس که بنا بر هشدار کارشناسان زیست محیطی، هر گونه بحران زیست‌محیطی همچون خشک شدن آب دریاچه، کل منطقه شمال غرب کشور را به شوره‌زاری خشک و بی‌آب و علف تبدیل خواهد کرد.

کاظم زاده با اشاره به این که دریاچه ارومیه هم‌اکنون بسیاری از ویژگی‌های زیستی خود را از دست داده است ادامه داد: افزایش میزان شوری آب دریاچه ارومیه و رسیدن آن به حد فوق اشباع (340 گرم در لیتر)، مرگ و میر پرندگان در نتیجه رسوب نمک بر روی بال و پر و بدن آنها و نهایتا عدم قدرت جابجایی و تغذیه، مختل شدن امور تردد شناورهای دریایی و عدم کارایی اسکله‌های احداث شده در سواحل رشکان، گلمانخانه و جزایر اشک و کبودان، پدیدار شدن زمینهای شوره زار به میزان حداقل 150 هزار هکتار خصوصا در نواحی پست اطراف دریاچه و سواحل جزایر، چسبیده شدن جزایر نه گانه پارک ملی (محل زادآوری گونه‌های مهم پرندگان مهاجر) به سواحل جنوبی دریاچه (پدیدار شدن ارتباط خشکی جزایر فوق با سواحل)، کاهش جمعیت و عدم زادآوری پرندگان مهم ساکن دریاچه (پلیکان سفید و فلامینگو)، کاهش مهاجرت پرندگان به زیستگاه پارک ملی دریاچه ارومیه، کاهش شدید تولید سیست آرتمیا در دریاچه و بلوری شدن نمک و تشکیل لایه‌های ضخیم نمکی در کف و بستر دریاچه مهمترین مشکلات کنونی این دریاچه است.

دبیر منطقه 7 کمیسیون حقوق بشر اسلامی  با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه دیگر با هشدار مسئولین و رسانه ها  ، برگزاری جلسه ، بحث علمی نجات نخواهد یافت افزود: اگر هرچه زودتر به دور از شعار و صحبت اقدامی عملی در مورد این دریاچه صورت نگیرد، شاهد یک فاجعه انسانی و زیست محیطی خواهیم بود.

در این نشست طرح های دکتر خلیل زاده از ایرانیان مقیم فرانسه جهت جلوگیری اورژانسی از هرگونه خشکسالی احتمالی دریاچه ارومیه  بحث و بررسی گردیده و در خاتمه  دکترمسعود محمدیان بعنوان دبیر کارگروه کشاورزی و حمایت از محیط زیست شمالغرب کشور انتخاب گردید.

گفتنی است: است دریاچه ارومیه یکی از ۵۹ ذخیره گاه طبیعی محیط زیست جهان است که به دلیل طبیعت مناسب برای زیست دائمی و موقت انواع پرندگان کمیاب و نادر جهان و زیباییهای طبیعی سواحل و جزایر آن از سوی یونسکو به عنوان «بیوسفر» یا «زیست عرصه» معرفی شده است.

این دریاچه با سواحل زیبا و آب شور و شفابخش خود گردشگران بسیاری را در فصول مختلف و به خصوص در تابستان به سوی خود جلب می‌نماید، از نظر داشتن مینرال‌های مختلف دارای یکی از کمیاب‌ترین منابع طبیعی بوده و متاسفانه امروزه با تهدیدی بسیار جدی روبروست.

مهندس وحید کاظم زاده در دیدار با آیت الله شبستری

مهندس وحید کاظم زاده دبیر منطقه شمالغرب کمیسیون حقوق بشر اسلامی  در دیدار با حضرت آیت الله محسن مجتهد شبستری  نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی 

کاظم زاده دبیر منطقه 7 در دیدار با حضرت آیت الله محسن مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی 

کاظم زاده دبیر منطقه 7 در دیدار با حضرت آیت الله محسن مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی 

کاظم زاده دبیر منطقه 7 در دیدار با حضرت آیت الله محسن مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی 

تبریک انتخاب دکتر مسعود محمدیان بعنوان مدیر موفق در سطح ملی

جناب آقای دکتر مسعود محمدیان 

 رئیس محترم  سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی    

 

         انتخاب دکتر مسعود محمدیان بعنوان مدیر موفق در سطح ملی  

بدینوسیله انتخاب حضرتعالی را به عنوان مدیر موفق در سطح ملی  تبریک عرض نموده دریافت لوح تقدیر  و  کسب  این عنوان را   درسال اصلاح الگوی مصرف محضر حضرتعالی و کارکنان خدوم سازمان جهاد کشاورزی استان و اداره کل دامپزشکی استان آذربایجان شرقی تبریک عرض نموده  از درگاه لایزال حضرت دوست می خواهم  ضمن استمرار موفقیت هایتان ،  توفیق خدمتگذاری به ابناء بشر و جامعه اسلامیمان را در عرصه های بالاتر نصیبتان نماید .  

 

با تقدیم احترام - وحید کاظم زاده قاضی جهانی   

نقدی بر کتاب « قاضی جهان در گذر تاریخ » اثر : وحید کاظم زاده

نقدی بر کتاب « قاضی جهان در گذر تاریخ » اثر : وحید کاظم زاده 


از حسن – م . جعفرزاده 

 

کتاب قاضی جهان در گذر تاریخ 



اخیراً کتابی تحت عنوان “ قاضی جهان در گذر تاریخ “ نشر انتشارات احرار تبریز به دستم رسید . این اثرکه مونوگرافی از منطقه ی قاضی جهان ( از دهستانهای تابع آذرشهر ) می باشد ، اثر خامه ی قلم نویسنده ی جوان قاضی جهانی آقای وحید کاظم زاده می باشد .

ضمن اینکه نویسنده ی جوان زحمات و کار در خور تحسین در حق یکی از دهستانهای منطقه انجام داده است که شایسته ی ستایش است .کتاب حاوی بعضی از قصورات و اشتباهات نیز می باشد . از آنجائیکه نویسنده ی این سطور به اثر سازندگی نقدِ دور از آلودگی به تعصبهای وحشتناک و تخریبگر اعتقاد دارد . وظیفه خود دانسته است که در وسع مقال به نقد این اثر بپردازد . باشد ، که مفید واقع شود . دیگر آثار قلمی این نویسنده ی کوشا و جوان را چشم به راهیم . البته این نقد از روی کتاب انجام گردیده است . سی دی همراه کتاب را به - رغم ذکر گردیدن در داخل کتاب - ، کتابفروشی ها عرضه نمی کنند و اعلام بی خبری می کنند و قیمت روی کتاب را دریافت می دارند .


صفحه ی 14 – در ثبت اسامی روستاها بهتر می بود که اسامی تلفظی توسط مردم نیز در کنار اسامی نوشتاری به کار برده می باشد . چرا که از لحاظ « اتیمولوژی » اسامی تلفظی نقش به مراتب ارزنده تری از اسامی نوشتاری ایفا می کنند . مثلاً محله ی « انگی ائولر » که در آذرشهر قرار دارد انگراب نوشته می شود که معنی خاصی ندارد حال اینکه « انگی ائولر » در زبان ترکی خانه های به هم فشرده معنی دارد و دقیقاً بافت این محله نیز آنرا تأیید می نماید . در زمان پهلوی پدر و پسر اسامی بولگه آوار ( از روستاهای تابع اردبیل ) که معنی سرزمین آوار « نام طایفه ای است » می داد به اسامی بی ربط « بقر آباد » آخماقایا « صخره ی لرزان » به احمقیه ( از محلات تبریز) سئوان ( چادر ) به ((سگبان )) ( روستای تابع شبستر ) ، سایین قالا ( قعله ی مقدس ) به « شاهین دژ » ، سولودوز ( دشت پر آب ) به نقده و … جهت مطالعه ی بیشتر رجوع شود به پیوست شماره 3 و 4 کتاب آذرشهر از این قلم.

صفحه ی 13- روستای « تاجینه » در مقام تلفظ مردم « تاجیّنی » و در کتابت « تاج الدین » است .
صفحه ی 13- رودخانه ی نوشین چای در منطقه وجود ندارد بلکه توفارقان چای است که مردم « سیل چایی » نیز گویند . ( رجوع شود به پیوست شماره ی 5 کتاب آذرشهر از این قلم .
صفحه ی 17- عمل به دست آوردن طلا از خاک طلادار را استحصال گویند .

صفحه ی 17- یل ( باد ) [ یئل ]
صفحه ی 19- قزل داغ [ قیزیل داغ ] – بیوک سو [ بؤیوک سو ] – بالا آغ گل
بالا آغ گؤل – بیوک آغ گل [ بؤیوک آغ گؤل ] .

در صفحه ی 29 آمده است « … آنچه معلوم گردیده اینست که نخجیر جان برداری به نام جهان داشته که در دستگاه کسری ، مفتی و قاضی بزرگی بوده است . می گویند این دو بردار هر کدام تصمیم به ایجاد آبادی می گیرند که یکی « آخی جهان » و دیگری « قاضی جهان » را آباد می کند و هر آبادی به اسم خود آنها معروف می گردد » بهتر می بود که منبع معلوم شونده ارائه می شد . اگرم فرضی گیریم که نخجیرجان در« آخی جهان » و جهان « قدجان » را آباد نموده اند و خواهر آنها « توفارقان » را بنا نهاده که به اسم « ده خواهر قاضی جهان » شهرت یافته است ، باید گفت : اولاً چرا توفارقان به اسم « ده خواهر قاضی جهان » مشهور شده است و به « ده خواهر نخجیر جان » شهرت نیافته مگر جز اینست که « نخجیر جان » در دستگاه کسری مشهورتر از برادرش جهان بوده است ، ثانیاً اگر چه در طول زمان کلمات و خصوصاً اسامی می توانند در محاوره تا حدودی تغییر حالت یابند اما تبدیل شدن « نخجیر جان » به « آخی جان » و « ده خواهر قاضی جهان » به توفارقان یا حتی « دهخوارقان » ( البته باید توفارقان را مبنا گرفت چرا در تغییر حالت کلمات اصطلاح کاربرده شده در تلفظ را مبناء می گیرند ) نه تنها بعید بلکه می توان گفت نشدنی به نظر می رسد .


صفحه ی 39 – قضاوت جریان خودمختاری آذربایجان در سال 1324 – 1325 مغرضانه می نماید . اولاً مگر « خود مختاری آذربایجان در چهار چوب هویت های فرهنگی ، نژادی ، جغرافیایی و قومی ترک … که با حفظ تمامیت ارضی کشور ( که ) به خلق آذربایجان نوید می دهند … » جرم و اساساً کار غیر انسانی است ؟ ثانیاً این قسمت در پارادوکس بقیه مطالب است که آمده است « … خواب اتحاد آذربایجان آن سوی ارس را می بیند … » معلوم نیست که حکومت فرقه حفظ تمامیت ارضی کشور را خواستار است یا اتحاد با آذربایجان آن سوی ارس ؟

بایستی در جریان فرقه دموکرات از بینش « قوام السلطنه ای » حاکم بر اکثر نویسندگان و محققان این جریان بیرون آمد . چرا که حکومت فرقه در آذربایجان بر اساس خود مختاری بود نه تجزیه ایران و این حرکت پیشه وری در شرایط اتوکراسی پهلوی الگویی بود برای دیگر خلقهای ایران که کاملاً در ارتباط هم بودند ( رجوع شود به روزنامه ی آذربایجان – سخنرانی های پیشه وری – ارکان فرقه دموکرات آذربایجان « 25 و 1324 » ) و شخص پیشه وری در سخنرانی هایش و مقالاتش ( منشر در منبع بالا ) نجات آذربایجان را الهام بخش برای سایر خلق های ایران می دانست . بر این اساس در دولت پیشه وری وزیر امور خارجه وجود نداشت و خود را تابع سیاست خارجی ایران می دانست . فرقه بعد از چند ماهی با حکومت مرکزی سر میز مذاکره نشست و در جوی دموکراتیک خواسته های آذربایجان مثل پیشنهاد والی از طرف آذربایجان و تأیید آن توسط دولت مرکزی حق تدریس و تحصیل به زبان ترکی آذری ، اختصاص بخشی از درآمد آذربایجان به این منطقه موافقت و والی پیشنهادی دکتر سلام اله جاوید توسط دولت مرکزی تأیید و در آذربایجان بر سر کار آمد و دولت پیشه وری به میل خودکنار رفت . اما حرکت مزورانه قوام السلطنه که متعاقب توافق و لشکر کشی به آذربایجان حاصلی جز کشتار تبعید و زندانی قریب 150000 روشنفکر آذربایجانی و به آتش کشیدن کتب ترکی در میدان ساعت تبریز چیزی غیر از بدبختی ها ( و همان گرانی ها و قحط زدگی ها که در کتاب مؤلف ، سخن رانده ) به همراه نداشت . در زمان فرقه کارهای اسای زیادی چون تأسیس دانشگاه تبریز ( البته بعد از جریان حمله قوام السلطنه دانشگاه تعطیل و در سال 1326 در جریان مسافرت محمد رضا پهلوی دو مرتبه افتتاح گردید که به خاطر زیر سئوال بردن خدمات حکومت فرقه تأسیس دانشگاه را 1326 اعلام می کنند ) برق کشی به خیلی از شهرها ، تأسیس رادیو و تلویزیون و ایجاد کارخانجات بافندگی و راه آسفالت و تقسیم اراضی اولین بار بین مردم انجام گرفت . برای اولین بار در تاریخ ایران زن ایرانی در محدوده ی آذربایجان دارای حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در رای گیری ها پیدا کرد و … در این مورد سخن زیاد است برای درک بهتر این برهه از تاریخ کشور بهتر است به آثار نویسندگان بی طرف رجوع کرد نه به تاریخی که عمدتاً متعاقب حمله ی « قوام السلطنه » و در زمان دولت او دیکته شده و ادامه یافته است . کتاب « سرزمین شگفت انگیز با مردمی مهربان » از ویلیام داگلاس مستشرق امریکایی که خود شاهد قضایا بود از آن جمله است .

صفحه ی 73 – سطر 10 ، گیرخ نودانی ـــ ( قیرخ نوودان ) یعنی چهل ناودان .
صفحه ی 96 – در سطر دوم « لیسان » لهجه ی محلی است ، اصل این کلمه « نیسان » که چهارمین برج سال تقویمی کشور ترکیه نیز می باشد .
سطر پنجم ، « قیرخ بش » [ قیرخ بئش ] .
سطر هشتم ، « قورا پیشین » [ قورا پیشیرن ] .
سطر 12 ، بیوک چله [ بویوک چیلّه ] – سطر 13 ، بالا چله --- [ بالا چیلّه ] – سطر 22 ، قریش ــــ [ قارینج ] – سطر 24 ، آدام بویی --- [ آدام بویو ] - سطر 26 ، اولچی --- [ اولچو ] .
صفحه ی 97- سطر اول ، اووج – [ اوووج ] – سطر 6 ، خلچه – [ خالچا ] .

صفحه ی 98 - در نوشتار مثل های رایج منطقه نه جنبه ی لهجه مردم مبناء است نه جنبه ی ادبی زبان ترکی که بهتر بود یکی از این پارامترها مبناء قرار می گرفت . که ذیلاً تصحیح شده ی کلمات در داخل کادر منعکس گردیده است .

1- چراغ [ چیراق ] اوز دیبینه ایشیق ورمز [ وئرمز ] .
2- پیچاق [ بیچاق ] اوز دسته سین کسمز.
3- قودالاسون [ قودالاسان ] قورتی [ قورتو ] چیخار
4- آتا مینماغین [ مینمگین ] بیر عیبی وار آتدان دوشماغین [ دوشمگین ] مین عیبی وار ( آتا مینمک راحاتدی ، آت دان یمماخ [ یئنمک ] چتیندی [ چتیندیر ]
5- یئمه میسن قاز اتینی نه بیلیسن [ بیلرسن ] لذتینی
6- قورد دومانلیغی سوور [ سئور ]
9- هامینی بذر [ بئزر ] ئوزی [ اوزو ] لوت گذر [ گئزر ]
12- نسیه [ نیسییه ] کیرمز کیسیه [ کیسییه ]
13- مالیم خراب [ خاراب ] اولونجان قارنیم خراب [ خاراب ] اولسون
14- آغ ایتین پانبقچیا [ پانبیقچییا ] ضرری وار
15- تویدا اوینیانین [ اوینایانین ] بویون گورللر [ گوررلر ]
16- قویونی [ قویونو ] اولان قودران [ قورددان ] قوخماز [ قورخماز ]
17- حمام [ حامام ] فته سین [ فیته سین ] بلدن [ بئلدن ] آچالدار [ آچارلار ]
18- ادون ندی [ آدین ندیر ] رشید بیرین ده بیرین [ بیرینده بیر ] اشید [ ائشیت ]
23- یوقورت [ یوغورت ] توکولیه یئری قالار ، ایران [ آیران ] توکولسه نیی قالار
24- ائل گوجی [ گؤجو ] سئل گوجی [ گؤجو ]
25- باغدا اریک گوتاردی [ قورتاردی ] سلام علیک گورتاردی [ قورتاردی ]
27- آژ [ آج ] تویوق یوخودا داری گوره ر [ گورئر ] ، ( قره [ قارا ] تویوق یاتار چینه دانندا [ چینه دانیندا ] داری گوره [ گورئر ]
28- آدمی تانیان [ تانییان ] یرده [ یئرده ] قورد یسین [ یئیسن ] ( آدامی تانیان ) [ تانییان ] یرده [ ئیرده ] ایلان چالسین )
30- دادا نمیسان دولمیا [ دولمایا ] بلکه بیر گؤن اولمیا [ اولمایا ]
31- من راضی ، سن راضی آرادا ننیر [ نئینر ] قاضی
32- چوخ یماخلیق [ یئمکلیک ] آزیماخلیق [ آزیئمکلیک ] دان [ دن ] گورار [ قویار ]
33- حالوا – حالوا دئمک له آغر [ آغیز ] شیرین اولماز
37- قوچ اییت [ ایگید یا اییید ] دایی سینا چئکر ، خانیم قز [ قیز ] بی بی سینه
39- یتیمه وار ، وار [ وای ، وای ] دئین {دیین }چوخ اولار چورک ورن [ وئرن ] اولماز
40- آغا نین مالی چخار [ چیخار ] نوکرین جانی
41- بیردا [ بوردا ] منم باغداددا کور خلیفه
42- ایت هورر کروان [ کاروان ] کچر [ کئچر ]
44- بولانماسا درولمامز [ دورولماز ]
45- چاغیران [ چاغیریلان ] یئرده بیت ، چاغیرمیان [ چاغیریلمایان ] یئرده ایت
46- پیشیگین آغزی [ آغیزی ] اته چاتمیر ، دئییر آجیده [ آجیدیر ]
49- یول گدن [ گئدن ] آت قمچی یمز [ یئمز ] ( دوز گدن [ گئدن ] یورولماز )
53- دوه اورناسا [ اویناسا ] قای [ قار ] یاغار
54- ایشمئی [ ایشئمگی یا ایشئمیی ] بس دئییل شیرین چای ایستیر
55- ناهار دان معلومدی [ معلومدور ] شاما ناوار [ نه وار ]
57- ایشلیین یییر بویانی [ بورانی ] ، ایشلمین یییر هارانی
58- ددیلر [ دئدیلر ] عزرائیل اوشاق پایلیر ددی [ دئدی ] نه وریسن [ وئرسین ] نه آلسین
59- ایلانین یارپیزدان خوشی [ خوشو ] گلمز یووا سینین قاباغیندا گوورر [ گویرر ]
61-تازا گلدی بازاردان کهنه [ کؤهنه ] دوشدی [ دوشدو ] نظردن
63- ایت گولاغن [ قولاغین ] کسندن قورخار
64- قیش چیخار اوزی [ اوزو ] قارالیق کوموره قالار
67- ایکی یره [ یئره ] باخان چئری قالار
70- سوزی [ سوزو ] سال یئره صاحبی [ صاحیبی ] تاپار
71- چوخ یاشیان [ چوخ یاشایان ] چوخ بولمز [ بیلمز ] چوخ گزن [ گئزن ] چوخ بولر [ بیلر ]
74- قویون اولمیان [ اولمایان ] یئرده گئچیه [ گئچی یه ] عبدالکریم دئیه للر [ دییرلر ]
80- سوزون دوزون اوشاق دیر [ دییر ]
81- همیشه سو بله [ بئله ] گتمز [ گئتمز ]
84- سوز سوزی [ سوزو ] گتیرر آرشین بئزی
86- تورتولو [ اورتولو ] بازار دوستلوغی [ دوستلوغو ] پوزار
87- ئوزی [ اوزو ] چالیر ئوزی [ اوزو ] اویناییر
88- ئولدی [ اولدو ] وار دوندی [ دوندو ] یوخ
90- قورود ده [ قوروتلو ] آش ایشملی [ ایچملی ] اولار بیرگون سیزده بیر گون بیزده
91- ایشلین [ ایشلیین ] اوکوزی [ اوکوزو ] اله باغلالار [ باغلارلار ]
94- هرنه سالسون [ سالسان ] آشوا [ آشووا ] گلر قاشقوا [ قاشیقووا ]
96-قاچانی قوومازلار ، ییخلانی ورمازلار [ وورمازلار ]
100- آدامین آلتین سوزیاندیرار گازانین [ قازانین ] آلتین کوز یاندیرار
101- سوز اشیدنیندی [ اشیدنیندیر ]
102- دوستدووی [ دوستووو ] باب ایله گورن دسون [ دئیسن ] هابله [ هابئله ]
103- جوجنی [ جوجه نی ] پاییزده [ پاییزدا ] ساراللار [ سایارلار ]
104- بیر الده ایکی قارپوز توتماخ [ توتماق ] اولماز
105- ائله بیر [ ائله بیل ] گمی [ گئمی ] لری غرق اولوب
107- اولمز خدیجه گویر [ گورر ] نتیجه
108- اشیدووی [ اشیدیگیوی ] یا [ اشیددییوی ] ایناما [ اینانما ] تودوغوی [ تودوغووو ] بوراخما
109- قارا گجنین [ گئجه نین ] آغ گونوزی [ گونوزو ] اولار
117- گچی [ گئچی ] جان هارندادو [ حالیندادیر ] قصاب پیی ینی آخداییر [ آختاریر ]
120- یوخدی [ یوخدو ] جان راحادیغی ده [ راحاتلیغی دیر ]
121- حمام سوونیان دوست توتماخ [ حامام سوایلا دوست توتماق ]
122- دل دلی [ دلی دلینی ] گوییب [ گوروب ] چماقین [ چوماغین ] گیزلدیب
123- قوناق قوناق [ قوناغی ] ایستمز ، ائو صاحبی [ صاحیبی ]
124- گلین اوینیاممیه [ اوینایا بیلمیر ] دئییر اتاق [ اوتاق ] ایری ده [ ایری دیر ]
125- سوزووی [ سوزووو ] باجووا [ باجیووا ] دئمه چون باجووندا [ باجیووندا ] باجی سه [ باجی سی ] وارده [ واردیر ]
127- طمعکارین [ تاماحکارین ] قارنی دویار گوزی [ گؤزو ] دویماز
128- آغاج اوز ایچین نن قورت ییه ر [ آغاجی اوز ایچیندن قورت یییر ]
129- یاخجلق [ یاخچیلیق ] ایتمز
132- آللاه جیغالا پار [ پای ] ورمز [ وئرمز ] وئرسه ده خیرین گورمز
133- آللاه داغنا [ داغینا ] باخار قار سالار
134- ال الی یووار الده دونر اوزی [ اوزو ] یووار
135- انصاف [ اینصاف ] دینین یاریسیدیر
137-آللاه بو گوزه [ گوزو ] او گوزه محتاج ائله مه سین [ ائله مسین ]
138- اوزی [ اوزو ] یخیلان [ ییخیلان ] آغلاماز
141- اوز بورکووی قوی قاباقوا [ قاباغیوا ] قاضی ائله [ ایله ]
142- اول [ اوّل ] مسجدین [ مچیدین ] ایچی
143- ایشون یوخدی [ یوخدو ] شاهد [ شاهید ] اُول ، پولون چوخدی [ چوخدو ] ضامین اول [ ضامین اُول ]
144- ایلانی سید احمد الینن [ ال ایله ] توتور
145- ائله ائله [ ائله ایله ] نه شیش یانسون [ یانسین ] نه کباب
146- ائله دانیشیر کی پیشمیش تویوقون [ تویوغون ] گولماغی [ گولمگی ] گلیر
147- ائله یرده [ یئرده ] یاتمازکی آلتینا سو گئچه
148- بالیقی [ بالیغی ] هر وقت [ واخت ] سودان توتسان تزه دور [ تزه دیر ]
149- بش [ بئش ] بارماق بشیده [ بئشیده ] بیر اولماز
150- بشده [ بئش ده ] آلاجاقیم [ آلاجاغیم ] یوخ اوچ ده وئره جاقیم [ وئره جگیم ] یا [ وئره جییم ]
152- بورجلی بوشلینون ساغلتین ایسته ر [ بورجولو بورجولونون ساغلیغین ایستر ]
155- بیر دلی [ ده لی ] بیر قویویا داش سالار مین عقللی [ عاغیللی ] چیخاردا بیلمز
157-پوخ ییه نین [ یییه نین ] قاشقی [ قاشیغی ] بلینده [ بئلینده ] اولار
159- تازیا [ تازی یا ] دییر [ دئییر ] دوت [ توت ] دوشانا [ دووشانا ] دییر [ دئییر ] قاچ
160- تکلیق [ تکلیک ] آللها [ آللاها ] گلیب
167- حق [ حاق ] سوز آجی اولار
168- خالا خاطرون [ خاطیرون ] قالماسون [ قالماسین ]
171- خلقین [ خالقین ] عقلی [ عاغلی ] گوزونده اولار
172- دامارا باخاللار [ باخارلار ] قان آلالار [ آلارلار ]
173-درد بیر اولسا چکمه قه [ چکمه یه ] نه وار
174- دگیرمان نوبتینن [ نووبت ایله ] ایشلر
175- دلی قرمزینی [ قیرمیزینی ] سووه ر [ سئور ] کیچ [ گیج ] سارینی
176- دلیه [ دلی یه ] هرگون بایرامدور [ بایرام دیر ]
177- دیل باشا بلادور [ بلادیر ]
178- زیانین یاریسیندان قایتماق [ قاییتماق ] قازاشدور[ قازانج دیر ]
181- سرچه ندور کلله پاچه سی نه اولا [ سئرچه ندیر کلّه پاچاسی نه اولا ]
182- ساققالیم یوخدور سوزیم [ سوزوم ] کئچمیر
183- سوبایلیق سلطانلیق [ سولطانلیق ] دیر
184- سرباز نه بیلیر هیوا [ هئیوا ] کالدور [ کالدیر ]
185- سوز اشیتماق ادبدندور [ سؤز اشیتمک ادبدندیر ]
186- شریک یاخچی اولسیدی [ اولسایدی ] آللاه اوزی [ اوزو ] ایچون [ اؤچون ] توتاردی
189- ظلمین [ ضولمون ] آخری [ آخیری ] اولماز
190- قانی قانیلان [ قانی ایلا ] یومازلار
191- قصاص [ قیصاص ] قیامته قالماز
192- قاباغا گئچیرسن دییلر [ دییرلر ] بیجدور [ بیجدیر ] دالی قالیرسان دییلر [ دییر لر ] گیجدور [ گیجدیر ]
194- قوری قوری [ قورو – قورو ] قربانون [ قوربانون ] اولوم
196- قیز بادام دور [ بادام دیر ] بالاسی بادام ایچی
198- کچلین آدین زلفعلی [ زولفعلی ] قویاللار [ قویارلار ]
200- کور نه ایسته ر [ ایستر ] ایکی گوز بیری اگری [ ایری ] بیری دوز
201- کورا گجه [ گئجه ] گوندوز بیر دور [ بیردیر ]
203- کیشی توپوردوقون [ توپوردوگون ] یالاماز
204- گجه [ گئجه ] اودونا گئدن چوخ اولار
205- ایلانین دیلین نه نه سی [ ننه سی ] بیلر
206- لای لای بیلرسن نیه [ نییه ] یاتمیسان [ یاتمیرسان ]
207- مالووی [ مالووو ] محکم [ موحکم ] توت قونشوی [ قونشووو ] اوغری [ اوغرو ] توتما
208- مردار [ میردار ] اسکی اوت [ اود ] دوتماز [ توتماز ]
209- مسجد [ مچید ] ائششک ( ائشّک ) باغلا مالی یئر دگل [ دگیل ]
210- من دییرم [ دئییرم ] فدم دمه سن دییرسن [ دئییرسن ] دامنان داما [ دامدان داما ]
211- هر زادین تزه سی ، دوستون کهنه سی [ کوهنه سی ]
212- هر اوخویان ملانصر الدین [ ماللا نصر الدین ] اولماز
214- همان آشدور همان کاسه [ هامان آشدیر هامان کاسا ]
217- یئر برک اولاندا اوکوز اوکوزدن گوره ر[ گورر ]
صفحه ی 115 – بازی گوندوم گوندوم [ قوندوم ، قوندوم ]
صفحه ی 116- « قورما شورباسی » [ قووورما شورباسی ] که قووورما به معنی سرخ کردن است
صفحه ی 117- قوردی آش ـــ [ قوروتلو آش ]
صفحه ی 118 – ساقدوش ، واژه ی ترکی است که درست آن [ ساغ دوش ] که (کتف راست ) معنی لغوی آن است
صفحه ی 121- « ایاق آشما » ـــ [ ایاق آچما ] ( پاگشایی )
صفحه ی 122 – درخت « سوود » ــــ [ سویود ] یعنی [ بید ] 

 

کتاب قاضی جهان در گذر تاریخ