قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان
قاضی جهان

قاضی جهان

فرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قاضی جهان

مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان







مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان

مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ) ایلانجی ) به قاضی جهان

 

    در بررسی رویدادها و اتفاقات گذشته قاضی جهان و کنکاش در مورد اصالت مردم به این نکته می رسیم که در گذشته گروهی از مردم از نقاط دیگر به قاضی جهان کوچ نموده و این مکان را به عنوان اقامت گاه دائمی خویش گزیده اند. در میان این گروهها، مهاجرت مردم روستای ایرنجی ممقان(ایلانجی) از حائز اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

     روستای ایلنجی یا ایرنجی (ایلانجی) درست در 20کیلومتری جاده  آذرشهر به تبریز و در نقطه ثقل و محور سه شهر ایلخچی ، ممقان و شهرک صنعتی شهید سلیمی آذرشهر قرار گرفته و در حدود 100 هکتار از اراضی این منطقه را اشغال نموده است. این روستا از دو قسمت مجزا  تشکیل شده است که قسمت اصلی آن مربوط به زمینهایی در حدود30 هکتار می گردد که اکنون به باغ ایلانجی مشهور می باشد، قسمت دوم که در شمال آن واقع گردیده و مشرف به کوهی به ارتفاع 1000 مترمی باشد در واقع بعنوان کاروانسرایی قدیمی بوده که به دستور شاه عباس کبیر (صفوی) ساخته شده بود. در مورد این کاروانسراها گفته اند که شاه عباس دستور داد تا 999 عدد از این کاروانسراها را در سطح کشور و در نقاط حساس و بین راهی شهرها و گردنه های صعب العبور بسازند. ملازمان و مشاوران گفتند چرا یک کاروانسرا اضافه نکنیم تا عدد کامل هزارباشد؟گفت: در زبانها گفتنش باید طول بکشد، هزار آسان گفته می شود ولی نهصد و نود و نه مدتی در زبانها ادامه دارد.

    می گویند در روزگار حکومت صفویان در روستای ایلانجی که همان زمینهای قسمتهای جنوبی آن بوده تعداد مارهای منطقه به دلایل نامعلومی افزایش می یابد و این روستا تبدیل به مارسرا می گردد، در مدت کوتاهی تعداد این مارها چنان افزایش می یابد که امنیت عمومی مردم را به مخاطره می اندازد چنانچه مردم شب ها در حال خواب نیز از دست مارها آسایش نداشتند رعب و وحشت عمومی سراسر روستا را گرفته بود که ناگاه با گزیدن تعدادی از اطفال و زنان روستا، ریش سفیدان تصمیم به ترک روستا گرفته و فرار را بر قرار ترجیح می دهند.مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ) ایلانجی ) به قاضی جهان

     بزرگان روستا 7 نفر از جوانان روستا را مأمور می کنند تا بگردند و مکان جدیدی را برای زندگی برگزینند. این مردان پس از جست و جوی زیاد و دیدن نقاط مختلفی، بالاخره قاضی جهان را برای زندگی خویش برمی گزینند.

     زمانی که مردان ایلانجی به قاضی جهان می رسند سه نقطه و سه موقعیت عمده در آن نمود داشته که عبارت بوده از دالان نوزالی، کوی بالا حمام و کت چشمه سی.

      رئیس این مردان پیشنهاد خرید موقعیت ها و مکانهای فوق را به صاحبان و ساکنین این محلات می دهد و افراد ساکن این پیشنهاد را پذیرفته و نقاط سه گانه فوق را در ازای 11 تومان به مهاجرین می فروشند. هفت تومان آن را بصورت نقد پرداخت می کنند و قرار می گذارند تا 4تومان باقی مانده را بصورت قسطی و مشروط به صاحبان این زمینها پرداخت نمایند این افراد دوباره به روستای ایلانجی برگشته و افراد روستا را به همراه وسایل زندگی شان به قاضی جهان انتقال می دهند.

     در تحقیقاتی که از سوی مؤلف انجام پذیرفت و در نمونه بشقاب های چینی و خمره های شکسته و نیز از کاشیکاریهایی که در بنای ساختمان های برجای مانده از ایلانجی بدست آمد سابقه این روستا به تصریح و تشخیص باستان شناسان میراث فرهنگی استان به دوره ایلخانی و در زمان حمله مغول ها به ایران برمی گردد و ممکن است بتوان در حفاریهای آینده به نکات تازه ای در مورد این روستا دست یافت.

      متاسفانه این روستا از زمانی که خالی از سکنه گردید بلندیها و اطراف آن محل تجمع یاغیان و دزدان سرگردنه بوده و بدلیل وجود کاروانسرایی در قسمت شمالی آن که در راه مال رو و کاروانی قدیم تبریز - کردستان قرار گرفته بوده زمینه و مکان مناسبی برای شرارت اشرار و دزدان سرگردنه بوده است.

     در داخل ایلنجی دو عدد چشمه و قنات وجود دارد که اینک زمینهای کشاوزری اطراف به وسیله آنان آبیاری می گردد. صاحب باغ در سال 83 آقای فقهی از تجار تبریزی است که در تهران سکونت دارد و آقای منصورفتح الله پور از اهالی ممقان نیز در حدود 13 هکتار آن به صیفی کاری مبادرت نموده است.



مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان



مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان


مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان


مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان


مهاجرت مردم ایرنجی ممقان ( ایلانجی ) به قاضی جهان



 

وضعیت نگران کننده مقبرة الاولیاء قاضی جهان






وضعیت نگران کننده مقبرة الاولیاء قاضی جهان

وضعیت نگران کننده مقبرة الاولیاء قاضی جهان

 

 مشاهدات میدانی نشان می دهند وضعیت برخی اثارتاریخی ارزشمند قاضی جهان مانند مقبرة الاولیاء  و پیکره اژدها نگران کننده است.

در چندسال اخیر نگرانی‌هایی  از طرف فرهنگ دوستان قاضی جهان در مورد نابودی برخی از ابنیه تاریخی قاضی جهان ابراز شده است که به دلیل عدم اهتمام مسوولین امر واقعاً جای گریستن دارند.

در سال 90 پیگیری های از جانب دهیاری و شورای اسلامی وقت قاضی جهان جهت مرمت و احیای مقبرة الاولیا ء قاضی جهان صورت پذیرفت و در این مورد جلسه ای نیز با حضور آقای باقری  بخشدار وقت و آقای سعید رحیمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری  آذرشهر تشکیل شد که متاسفانه موضوع جلسه مربوطه فوق با روی کارآمدن شورای اسلامی  دوره چهارم به فراموشی سپرده شده و هنوز بلاتکلیف مانده است.

بازسازی  مقبرةالاولیا ء قاضی جهان همت مسئولین و همه فرهنگ دوستان منطقه رامی طلبد.

 

@qazijahan


وضعیت نگران کننده مقبرة الاولیاء قاضی جهان


در سال 90 پیگیری های از جانب دهیاری و شورای اسلامی وقت قاضی جهان جهت مرمت و احیای مقبرة الاولیا ء قاضی جهان صورت پذیرفت و در این مورد جلسه ای نیز با حضور آقای باقری  بخشدار وقت و آقای سعید رحیمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری  آذرشهر تشکیل شد که متاسفانه موضوع جلسه مربوطه فوق با روی کارآمدن شورای اسلامی  دوره چهارم به فراموشی سپرده شده و هنوز بلاتکلیف مانده است.

روایتی دیگر از وجه تسمیه قاضی جهان

روایتی دیگر از وجه تسمیه قاضی جهان

از دکتر  حسن – م . جعفرزاده    

قچاغان یا قاچاغان/قاضی جهان/:Qəçəğan – Qaçağan

روستا به حالات مختلف نوشته و تلفظ می شود اما می توان گفت که غالب استعمال این اسم بین مردم و از جمله اهالی به حالات فوق است.

واژه"قاضی جهان" در فرهنگ معین یافت نگردید و در دهخدا جز اشاره به نام و موقعیتش شرحی بر این اسم موجود  نیست. دکتر  حسن – م . جعفرزاده

 فرهنگ ارک:اسم این روستا را "قتجاهان" ذکر کرده و "قاضی جهان" را اسم مجعول و ساختگی  می داند. 

نظریه مولف فرهنگ "ارک" (اسماعیل جعفرزاده): قاضی جهان تغییر یافته کلمه «کاسی جان» است. که مفهوم آن «منطقه کاسی ها» است.

فرهنگ اسامی روستاهای آذربایجانشرقی: به صورت قازی جاهان آورده است. قاز = بلندی که  قازیجا معنی "نسبتاً بلند" دارد + هان = آن =سرزمین  در کل به معنی "مکان نسبتاً بلند" است.

نظریه جواد مفرد کهلان: نامبرده در جایی ضمن شرح بر اسم توفارقان (البته بر واژه  دهخوارقان) از "قاتجاغان" نیز یاد می کند:

« نام دهخوارگان را به صورت داخرقان و دخرقان هم ذکر کرده اند. این نام مرکب از جزء اوستایی دا (ذا) یعنی ساختن و دادن و پیشکش کردن و آماده کردن آیین دینی است و جزء خور (خوار) که در لفظ می خواری و شرابخواری (شرابخوری) به کار رفته است و علامت گان که پسوند نسبت یا به معنی مکان است. نام آذری توفارگان به معنی محل منسوب به تفاله انگور است (که لابد بعد از تهیه آب انگور) بدست می آمده است. آذرشهر دارای باغ های انگور فراوانی است. نام نخیرخان(محل شکار) که آن را به دهخوارگان نسبت می دهند متعلق به قصبه مجاور آن قاضی جهان (گاسی گیان= منطقه پر گیاه) بوده است. به نظر می رسد قصبه هایی که در ایران به نام خوارگان معروف بوده و هستند، محل تهیه شراب انگور بوده اند.»!!؟

مولف:اسم این روستا را به صور مختلف نوشته اند مثل:

قاچاغان – قچه غان - قتجاغان – قاتجاغان - قتجاهان

 این روستا در تلفظ اغلب مردم "قچاغان" است که حرف"غ" خیلی نرم اَدا می شود و در تلفظ بعضی از مردم منطقه به خوبی قابل ردیابی است - آنچه که از اسامی دیگر اماکن مختلف منطقه می توان استنباط کرد مثل اسامی "ماماغان - گوگان- توفارقان" پسوند موجود در"قچاغان" و "آخی جاغان" نیز حالات مختلف  از عنصر"قان" است که نه تنها در  اسامی چندین شهر و روستای منطقه  دیده می شود  بلکه در آذربایجان به وفور می توان مشاهده کرد مثل: وایقان, ورزقان,گرگان, بازرگان, زنگان چادقان(چادگان) (از توابع فریدن اصفهان که عموم اهالی ترک می باشد),خرقان, رازقان, قاراغان و... که همگی بلاد ترک نشین می باشند. جواد مفرد کهلان

این اسم از دو جزء "قچا" +"غان" ="قاچاغان" تشکیل شده است.

الف. قچا: "قاچا" یا همان "قچه"=کل(گوساله  قوی و نیرومند)

ب.غان: پسوند توپونیم ساز"- غان -ğan  ","قان-qan  " (در ترکی قاراخانی)، "گان - gan"، "- خان -xan " (در ترکی باستان)، "- که ­ ن -kən " (در ترکی باستان) و مشتقات آنها (قاناqana ، کانkan ، جانcan ، وانvan ,واناvana، انan ، ...) نشان دهنده جا، مکان و محل های جغرافیائی(برای توضیح مفصل به بخش توضیح گوگان یا توفارقان و یا ممقان رجوع شود)

نتیجه: مکان قاچا, مکان قچه= که مراد سرزمین نیرومندان و توانگران(ولایت قدرتمندان و جوانمردان)

*عموماً اغلب مردم منطقه این دو روستای اخیر یعنی "آخی جان" و "قاتجاغان" را به نوعی دوقلوی هم و برادر هم می دانند.با این نگاه  عموماً  بایستی  معانی این دو اسم را به نوعی مترادف یا مکمل هم دانست که  در دو نظریه اخیر به نوعی  مترادف باهم هستند. 

*** ایتمیولوژی اسامی محلات و روستاهای منطقه ی آذرشهر بخش اول 

نوشته شده توسط دکتر حسن– م.جعفرزاده 

قبر هولاکو در قاضی جهان

 

 

 

قبر هولاکوخان مغول در قاضی جهان 

قبر هولاکوخان مغول در قاضی جهان

ایوب فارابی در مورد گنبد کبود (مقبره مادر هلاکو) مراغه آورده است:

آیا پای مادر مسن هولاکو از مغولستان دور دست هرگز به ایران رسیده است یا نه جای تحقیق دارد. به هر حال می توان نام برج -مقبره ای را که در میان شهر مراغه به مادر هولاکو یا گنبد کبود معروف است؛ مقبره خود هولاکوخان مغول به شمار آورد. ولی بر عکس مقبره برجی کنار و همراه آن با تفاوتی در سبک معماری نشانگر مقبره ملکه ای است که می تواند متعلق به همسر مسیحی وی (دوغوزخاتون، به احتمال زیاد)  یا مادر مسیحی وی (سرقوی تی، به احتمال کم) باشد.  می دانیم که هولاکوخان در سال 663 هجری قمری در سن چهل و هشت سالگی در خود آذربایجان در آذرشهر (توفارگان) در گذشته است؛ لذا مقبره اش هم می بایست در سمت مراغه و خود شهر مراغه بوده باشد. چون واژه مادر در این باب به وضوح شکل مصحفی کلمه فارسی مزار گرفت. چنین تصحیفی در باب نام مقبره کورش یعنی مادر سلیمان (در اصل مزار مرد سلیم و صلح دوست) صورت گرفته است. این تصحیف به سادگی می توانست صورت بگیرد چون علی القاعده در زبانهای کهن ایرانی مزار می توانست به صور ماذار و مادار هم تلفظ گردد. افسانه مدفن هولاکو و سرداران مغول در جزیره شاهی از افواه عامیانه مردم جزیره شاهی بر خاسته است که لابد به مناسبت نام جزیره شاهی قلعه باستانی بزرگ و متروکه این جزیره را مدفن این فرمانروایان و سرداران مغول معرفی کرده اند. این ساده انگاری حتی به کتب درسی و فرهنگنامه راه یافته است چنانکه در لغت نامه دهخدا در این باب می خوانیم:

"هولاکوخان در کنار نهر جغاتو (زرینه رود در سمت جنوب شرقی دریاچه ٔ ارومیه) درگذشت و او را که 48 سال از عمرش می گذشت در کوه شاهو در مقابل دهخوارقان به خاک سپردند. (از تاریخ مغول عباس اقبال آشتیانی ، نقل به اختصار)."   

این بدان معنی است که هولاکوخان در سمت جنوب شهرستان مراغه فوت کرده و جسد وی را از شهرستان مراغه پایتخت وی عبور داده و به سمت شمال برده  و در جزیره ای نه چندان با اسم و رسم بی نام و نشان دفن کرده اند. کوهی هم به نام شاهو در سمت آذرشهر وجود خارجی ندارد. نام جغاتو در اینجا بی شک به معنی ترکی و مغولی تیراندازی با کمان آبنوسی است و اشاره به شکار و شکارگاه داشته است. از روایات صرفاً چنین بر می آید که هولاکوخان در هنگام مرگ در سمت دهخوارگان (آذرشهر) در منطقه نخجیرگاهی نخیرجان (قاضی جهان حالیه، گاسی گیان=منطقه پر گیاه و درخت) در کنار رودخانه آلمالوچای در دامنهً کوه قیزیل داغ حال تفریح و شکار بوده است که حادثه مرگ برای وی روی داده است. گرچه استاد بهروز خاماچی بر پایه این شواهد و قرائن اصرار دارد که مقبره هولاکو را باید در خود قاضی جهان جست و در این باب در کتاب فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی در این باب توضیح میدهد: "از آنجایی که در تحقیقات به عمل آمده در آق گنبد یا قلعه هلاکوی جزیره اسلامی (جزیرهً شاهی) اثری از قبر هلاکوخان دیده نشده است این حدس با توجه به احتمال عباس مهیار قوت می گیرد که ممکن است قبر هلاکوخان از نوادگان چنگیز خان مغول و برادر قوبلای قا آن در قاضی جهان بوده باشد ، قاضی جهانی که درست در دره ای در پای قیزیل داغ قرار گرفته است." امّا در سمت خود این منطقه نخجیرگاهی مقبره ای یا برج دخمه ای وجود ندارد که بتوان به هلاکو منتسب نمود. لذا لرد کرزن  در نظریه خود تنها کایوب فارابیمی بی دقتی کرده که در کتاب جهانگردی ایران می نویسد: "اگر چه در شهر مراغه جایی به نام قبر هلاکو معروف شده اما قطعاً قبر اونیست شاید مادرش یا از زنانش در آن جا به خاک رفته است." چون در اینجا یک برج-قبر زنانه در کنار یک برج- قبر شاهانه قرار گرفته است که موضوع را روشن میسازد: همین پادشاه بزرگ هلاکوخان و ملکه بزرگ مغول دوغوز خاتون در این برج-مقبره ها آرمیده اند.

جالب است که بدانیم نام هولاکو در زبان مغولی به معنی اسب نجیب و نیرومند است و چون در ترکی به شکل هلاخو (چیزی شبیه منسوب به دارنده الاغ خوب) میشده است. از این موضوع داستانهای فکاهی ملانصرالدین (خواجه نصیرالدین توسی) و الاغ اساطیری معروفش پدید آمده است.                                     

تپه های باستانی قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن

تپه های باستانی قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن  

تپه های باستانی قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن

در نگاهی موشکافانه به وضعیت گذشته ناهمواریها و پستی و بلندیهای قاضی جهان به دهها تپه باستانی بر می خوریم که در طول زمان ،افراد سودجو این تپه ها را به خاطر یافتن آثار و گنجینه ها شکافته و به تدریج میراث فرهنگی، باستانی و ملی قاضی جهان را به یغما برده اند.

باید گفت موزه های کشورهای غربی انباشته از آثاری است که از کشورمان به واسطه دلالان و غارتگران در طول زمان به ثمن بخس خریداری و به قیمت گزاف به فروش رسانده اند.

گر چه دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و به گفته سالخوردگان، شمشیرهای طلا، کوزه های سفالی، خمره های بزرگ، سکه های قدیمی و سنگ نوشته های زیادی قبل از انقلاب از زیر این تپه ها درآورده و به تاراج برده اند.

متأسفانه شاهان و حمکرانان گذشته نسبت به انتقال این اشیاء گرانبها و قدیمی عکس العملی نشان نداده اند و گاه به دلیل سطحی نگری و بی لیاقتی برخی از آنان این آثار را به غربی ها هدیه نموده اند و در این مورد نقل شده است که مظفرالدین شاه قاجار به هنگام بازدید از موزه لوور فرانسه و غرفه ایران پیشنهاد می کند که هر چه آثار تاریخی در ایران وجود دارد به این موزه منتقل کنند چون اینها(یعنی فرانسوی ها) بهتر می توانند از آنها نگهداری کنند.

بنا به نوشته دیاکونف در تاریخ ماد توسط سارکن دوم پادشاه آشور 714 سال قبل از میلاد مسیح در این حوالی 150 قلعه و روستا به آتش کشیده شده و سپس با خاک یکسان گردیده است. نظیـر تپه قره تپه، قره قشلاق و تپه اسکو و به نظر می رسد تپه های قاضی جهان نیز از آن قلعه های خاکی کوبیده شده به دست پادشاه آشور باتپه مقبره الاولیاء قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن   شد.

در خاکبرداریهایی که در چند سال گذشته در تعدادی از این تپه ها توسط افراد مختلف انجام پذیرفته استخوانهای پوسیده ای از زیر خاک در آورده شده است که به نظر می رسد این تپه ها در گذشته معبد یا گورستان بوده و از این تپه ها در گذشته بعنوان گورستان استفاده شده است.

از تپه های باستانی قاضی جهان می توان به تپه های مقبـره الاولیاء، تپه باغی در پشت حمـام عمومی، تپه باغ آقا رسول، تپه باغ کنسول، تپه درمان قاباغی، تپه باغی در اطراف شعبه نفت، تپه قلعه در زمینهای مرز قاضی جهان و آذرشهر، تیکانلی تپه، تپه اطراف آغ گل کوچک و ... اشاره نمود و چنانچه از گذشتگان نقل گردیده است این تپه ها از طریق راه های زیرزمینی با یکدیگر ارتباط داشته و به یکدیگر متصل بوده اند. 

تپه های باستانی قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن    

 

تپه های باستانی قاضی جهان و میراث به تاراج رفته از آن